خوب بسته دوم وزیر اعظم
- فکر میکنی تجربیات شیطونی هر چند خیلی کمی که قبل از ازدواج داشتی، مادرت هم داشته؟ یا این مسایل دستانداردهاش تو دوره های مختلف عوض میشه؟
- فکر میکنی تا مثلا 20 سال دیگه استانداردها خیلی عوض بشه؟ تو میتونی خودت رو با عوض شدن احتمالیش وفق بدی؟
- تجربه مادر بودن ریتمش چطوریه؟ مثلا دوران بارداری حست به فرزند به اندازه الان بود؟ یا وقتی به دنیا اومد بلافاصله این حس بوجود اومد یا خورد خورد کلا توضیح بده شکل گرفتن حس مادری رو از زمان تصمیم، بارداری، دنیا اومد و الان
- اگه مورد قزن برای تو اتفاق بیفته چه واکنشی در لحظه انجام میدی و مثلا هفته بعد که ببینی اون فامیل هاتون رو چی؟ فکر میکنی داستان بشه همیشه تا میبیننت خنده شون بگیره یا یادشون میره تموم میشه میره؟ فک کن جاریتم باشه تازه بعدش سوسه بیاد برات
- حامد کدوم غذایی رو که درست میکنی از همه بیشتر دوست داره؟ دست پخت تو رو بیشتر دوست داره یا مادرشو؟
- اینکه میگی مثلا حامد یادش بره تولدم رو ناراحت نمیشم، کاری هست که اگه یهو انجام بده، یا باید انجام بده یادش بره که انجام بده و خیلی تو رو ناراحت کنه؟ از همین چیزای روتین، نه مشکل خیلی بزرگ.
- جمع دوستانه رو ترجیح میدی یا فامیل(حالا حتی فامیل خوب که دوستم هستید)
- تکیه کلامت چیه؟ یا مثلا ضرب المثلی که بیشتر به کار ببری
- الان مانیا دقیقا چند سالشه؟ توی این سنی که هست برای کاراش تنبیه و تشویق خاصی انجام میدی؟ اگه آره توضیح بده