| بلوندی : ااااا...پس من به موقع رسیدم!آخیش ش ش ش ... خوب ببوری بگو ببینم آخرین باری که از ته دل خوشحال و ذوق مرگ شدی کی بوده و چراااااااااا؟ | |
اخرین باری که از ته دل خندیدیم
کی بود یعنی؟؟؟ میگی کجا بود؟؟؟؟
اهان اهان یادم اومد
توی سفر بودیم یکی از همسفرام که اراکی هم بود رفته بود روی یه میز بود حدودا به عرض بیس سانت سرتاسری دورتادور دیسکو چرخیده بود روش لیواناشونو میزاشتن اینم یکاره پاشده بود رفته بود اون بالا داشت ورجه وورجه میکرد که ییهو میز مذکور از جاش دراومد و اونم پخش زمین شد بهمراه شکستن کلی لیوانو و صندلی و فرود روی انسانهای اون وسطو رفت وسط میز بار پراز شیشه بود و واااااااای ما تا دوساعت داشتیم زار زار میخندیدیم دل درد اشگ ریزان حالا این وسط از شدت خنده چندنفر نتونستن جلو خودشونو بگیرنو خودشونو خیس کردن حالا سوژه شد دوتا مونده بودیم بکدوم بخندیم