| maryam golii : تاحالا به مرگ فکر کردی؟حال و هوات چه طوری شد بعدش؟ چند روز تو عمرت روزه گرفتی؟تو روزه گرفتی یا روزه تو رو گرفت؟ ازسر کار میری خونه لباساتو پرت میکنی یا مثل یه پسر خوب آویز میکنی؟ بهترین رستورانی که رفتی؟با کی؟چی خوردی؟ آخرین کادویی که خیلی خوشحالت کرد چی بود از طرف کی بود؟
| |
- بله، هر دفعه یه جوری یه موقع افسوس میخورم، یه موقع بدمم نمیاد، یه موقع فرقی نداره اما هنوز اونقدر جدی نبوده که به ترس هم برسه
- یه 5، 6 روز
دیگه بعد اون من رو بغل کرده!
- بینابین! میندازم رو صندلی
- گفتنش سخته اما یکیش که حس خوبی داره اسم سخت داره فقط یادمه کلمه ای که به کُردی میشه آفتاب. استیک با دوستم.
- خیلی چیزا بوده، آخریش سحته بگم، اما یکی از مهم هاش یه جعبه موسیقی بود از یه دوست