مامان مانیا : 
سلاااام دوست جوناااا
خوبین
جا داره حالا ک بحث جاری وسط کشیده شد منم یادی کنم از جاریهای گرامی ک یکیشونو دوس دارم یکیشونو بدم میاد...
جالبتر ک بدونید اونی ک دوسش دا, م الان نزدیک یکسال مسئولیت نگهداری مانیا رو ب عهده گرفته شاید باورتون نشه ک درست عین دخترای خودش ازش مراقبت میکنه
البته تا این لحظه روابط اینطورکیه ک گفتم خدا داند در آینده چ پبش آید

وزیر اعظم منظورت چیه که اون از مانیا نگه داری میکنه؟ یعنی مواقعی که تو سر کار هستی؟ خونه تون نزدیکه یا میری میذاری و میاریش؟

هیچی دیگه کلا مانیا رفت تو تیم جاری اینا 

سلام خوبین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شاید باورتون نشه ولی الانکه جواب سوال چالشو دادم یهو دلم ی ثروت خیلی خفن خواست

حالا نگاه منفی و مثبت به زندگی:

نگاه منفی: اه به اینم میگن زندگی خسته شدم انقد این درو اون در کردم  اخرم هیچ به هیچ

نگاه مثبت: خداروشکر که ی زندگی دارم، که همش دارم توش درجا میزنم خداروشکررررررررررررررررر ،واسه سلامتیمم خوبه درجا زدن

و اینک فاطمه.جی21 در زیباکده به درجه دیوانگی رسیده از این زندگی

مهرنوش : 
بچه ها مونا مونا دیگه اینجا نمی یاد؟

دیدم خیلی وقتها آنلاین میشه چراغش روشن میشه اما دیگه خیلی کمتر تو بحث ها شرکت میکنه مدتیه.

اینروزا سرم شلوغ میشه نمیتونم بفهمم کی به کیه چی به چیه مونا مونا اگه صدای منو میشنوی بیا باهم این اختلافاتو حل کنیم ما باهم ی خونواده ایم

افراد چپ دست، اغلب نیم کره راست فعال تری دارند و به همین سبب حس زیبایی شناختی آنان بیشتر است!

روز جهانی باهوش ترین،خلاق ترین، هنرمند ترین اقلیت جهان

کسانی که قلبشون به قلمشون نزدیکتره مبارک باد

❤️" روز جهانی چپ دست ها"❤️

مهرنوش : 
بچه ها مونا مونا دیگه اینجا نمی یاد؟

سلام مهرنوش جان هستم عزيزم 

فرک (Ferak) : 
هههه خیلی باحال بود فاطمه جون
بچه ها چرا مونا ناراحت شده نمیاد شماها می دونید؟

سلام آذر جان خوبيد عزيزم

يه مقدار سرم شلوغه گلم

fatemeh.g21 : 

اینروزا سرم شلوغ میشه نمیتونم بفهمم کی به کیه چی به چیه مونا مونا اگه صدای منو میشنوی بیا باهم این اختلافاتو حل کنیم ما باهم ی خونواده ایم

سلام فاطمه جان 

صداتو  شنيدم عزيزم

اختلافي نيست عزيزم كه بخواد حل بشه گلم

مامان مانیا : 
سلام دوستااان
بهزاد ببین هیچ خانومی کنجکاویت تورو نداشت اونوقت نگو چرا ب من میگی فوضول
ولی عب نداره چ کنیم سلطانی
ببین من پنح ساله ک دارم با مادرشوهرم زندگی میکنم ینی تو ی خونه ایم باهم و خونه خود من حداست حای دیگه... از طرفی برادر شوهرمم او همون خونه طبقه بالای منو مادر شوهرگ زندگی میکنن... اوایل ک مانیا پرستار داشت اینا همش میومدن پیششو باهاش بازی میکردن خلاصه انقد عادت کرد بهشون ک پرستارو تا میدید میزد زیر گریه... ی شب جاری جان اومد گفت اگه منو قبول داری بزار مانیا پیش من باشه... خلاصه مام با توجه ب وضعیت پیش اومده مجبور شدیمو الان اینطوره ک من میام سرکار جاری میاد با خودش میبردش بالا خونشون بیدارم ک میشه دیگه مامان بزرگو دختر عمو زن عمو همه دور اطرافشن...
کلا زندگیه ما با مادرشوهرمو این حاریم خیلی درهم تنیده ست... اخه بعد من ک میرم خونه دخترای جاریم چون خیلی دوسم دارن اونا میان پایین

نخیرم فضول نیستم، کنجکاوم  بعدشم ملکه منه ها، باید بدونم ملکه بعدی لابیستان الان داره با کیا میگرده، چیکارا میکنه 

آهان چه جالب و پیچیده بود. اصلا روابط فامیلی تو هم یه جورایی لاکچریه. 

چه جالب که اینقدر با هم خوب و صمیمی هستید. البته دیگه صمیمی تر نشید لطفا کافیه  

اما بی شوخی خیلی جالبه. یه جورایی همین حالت میتونه مثل بمب ساعتی باشه خیلی جاها. اما شما خوبید و خوشحال و بی حاشیه. آفرین وزیر اعظم