فرک (Ferak) :
بهزاد خان خیلی تاپیک جالبیه، مرسی. منم دوست دارم توی این تاپیک شرکت کنم. منم دو تا برادر دارم و اگه بهم راهنمایی کنید تجربه هام رو می نویسم.
برای شروع می گم که برادرهام در بچگی نسبت به حیوونها و حشرات هم خیلی علاقه مند بودن. برادر بزرگترم کرم ابریشم، گربه، جوجه، سوسک خاکی، ماهی آکواریم و... داشت برادر کوچکترم هم به حیوونا خیلی علاقه داشت و لاک پشت، جوجه ای که بزرگ شد و خروس شد و گربه و ... نگه می داشت. من فکر می کنم پسربچه ها از دیدن رشد جانوران هم خیلی لذت می برن یادمه برادرم وقتی کرمهاش پیله بستن خیلی هیجان داشت و با علاقه هر روز منتظر پروانه شدنشون بود.
منم به واسه داشتن برادر ارتباط خیلی خوبی با حیوونا داشتم ولی دوستام که برادر ندارن این تجربه ها رو ندارن.
اما آقا بهزاد بعضی از پسربچه ها دوست دارن حیوونا رو بکشن مثل پروانه ها رو خشک کنن، سوسکها رو تشریح کنن یا گربه ها رو بزنن، ملخ رو آتیش بزنن و .... اگه بچم ازین کارا کرد چیکار کنم؟ کلا چرا بعضی وقتا پسربچه ها با حیوونا خیلی خشن برخورد می کنن؟
درست میگی من هنوزم عاشق مستند های راز بقا هستم و بچه گیامم حسابی با حشرات و حیوونا حال میکردم از بعضیاشونم میترسیدم.
مثلا در مورد من ترس از زنبور باعث شده بود که هر جا زنبوری میدیدم حتما بکشمش و بعدا ترسم ریخت. بازم فکر میکنم همه پسر بچه ها یه دوره ای خشمشون به حیوانات و حشرات خواهد رسید. من نمیتونم بهت بگم چی بهتره نمیدونم راستش. اما اینکه حیوونا رو دوست داشته باشن و داستان هایی در موردشون میشه کمک کنه که از حیوونا بدشون نیاد اما در مورد حشرات فک کنم باید پی له شدن رو به تنشون بمالن!