۱۱:۳۸ ۱۳۹۴/۹/۷
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میــان لاله و گـــل آشیـــانـــی داشتم
گــرد آن شمع طرب می سوختـم پروانه وار
پــای آن ســـرو روان اشـــک روانـــی داشتــم
آتشـم بر جــان ولی از شکــوه لب خاموش بود
عشــق را از اشــک حســرت ترجمــانی داشتــم