تو را اندر نصیحتت میکنم در این آشیان گوش کن و دم نیاور بر زبان
پادشاهی به بلدم بلدم ختم نمیشود به خفنم خفنم اداره نمیشود
پسر خوب را که دیده است هیچکس ن دیده ن شنیده
آسمان هم با من هم نظر است اوهم میگوید ن دیده ن شنیده
مگه داریم پسری که همه چیز را داشته باشد پول و قیافه و استیل همه را باهم داشته باشد
میگویند اندرزگو دارد از این ها اما باب میل نیستند ان ها
پس نگو شوی کن با این وضع و حال دیگر اخر مگر میشود شوی تو این حال
آسمان توهم دعوت شدی ل بدین