من یه سوتی باحال از یکی از دوستان تعریف میکنم
همون دوستی که یبار اذیتش کردم و با یه شماره غریبه بهش پیام میدادم 
ما سال اول کارشناسی توو یه سوییت 4 نفره بودیم و زمان امتحانا بود و یخچال هم پر از خالی بود...
همین دوستم قرار شد با سویا
واسمون استانبولی درست کنه
چشمتون روز بد نبینه اونقدر آب برنجو کم گرفته بود که برنج کاله کال بود
اصلا از گلو پایین نمیرفت
فرداش باز قرار بود اضافه همین غذا رو بخوریم 
بهش گفتیم حالا که برنجت کال شده و از گلو پایین نمیره حداقل برو یه ماست بگیر راحت تر بره پایین...
رفت و دیدیم با یه نوشابه 1.5 لیتیری سیاه برگشت...
ماست نداشته بود بجای ماست نوشابه مشکی گرفته بود
ما یه قاشوق غذا میخوردیم یه لیوان نوشابه...یه قاشوق غذا یه...