pari san :
مامان مانیا :
سلام پریسان خوبی بانو؟
چقد خوب میشه اگه کم کم همه مون برگردیم
من تصمیمه که بمونمو بیام...کاش توام بتونیو کتابخونیو شروع کنیم.
سلام عزیزم خوبی آره شدید دلم تنگ شده بود برای اینجا، اون گروه قدیمی و فعالی که داشتیم خیلیاشون نبودن، جو متشنج بود اینه که منم دیگه خیلی انگیزه نداشتم ولی به امید خدا شروع می کنیم دوباره.
اون دوران دیگه سپری شده عزیزم...فقط میمونه درگیری های بی پایان زندگی که اونم بلخره میشه یطوری وقت تنظیم کرد براش...خوبه که حتی شده ی مدت کوتاه اینجا باشیم فارغ از شلوغیای روزمره
