نقد و بررسی کتاب ... من که عاشق کتابم

 سلام سلام به همه دوستان

این تاپیک رو زدم چون به نظرم اعضای این سایت خیلی پیگیرن و مطمئناً بینشون افراد کتابخون زیادی هم هستن .

اینجا قصد دارم نقد و بررسی کتابهای مختلف رو براتون بذارم و همچنین از تجربیات خودمون راجع به کتاب و کتابخوانی

برای هم بگیم .

امیدوارم خوشتون بیاد

نه همون کتابشو خوندم

اینم کتاب خوبیه ه ه ه

بچه ها کتاب معرفی میکنین یه خلاصه از داستانشو بذارید که بقیه میخوان انتخاب کنن یا بخرن راحت باشن . از روی جلد کتاب که نمیشه چیزی فهمید

کتابهای در دست مطالعه تون لطفاً ؟؟؟

در حال حاضر دارم کتاب "ابله" رو میخونم

اوووووووووووووو چه کتاب جالب و پر و پیچ و خمی گذاشتی دوستم

این کتاب رو هم میخوام بخونم

 

هردو کتاب فوق العاده ن خوش سلیقه ایا

پری جون من قبلا خیلی کتاب میخوندم ولی یکسالی میشه دیگه نمی خونم البته کتابهای روانشناسی کم حجم می خونم می تونم بدون گذاشتن عکس و بعضا اسم نویسنده هاش، یادم رفته ولی خلاصه داستانو با اسم کتاب براتون بذارم

عزیزم ما قصدمون راهنماییه دیگه که بقیه بتونن کتابای مورد علاقشونو پیدا کنن . خدا رو شکر تا الان که استقبال شده . شما هم هر جور میتونی راهنمایی کنی ممنون میشیم ♥

"کلو پاترا "میدونم که مترجمش آقای ذبیح الله منصوری بود خیلی دوسش داشتم در مورد یه خانمی به این اسم بود که فرعون زمان خودش بود توی مصر داستان در مورد زندگی خصوصی او مکرها وحیله های این زن بود وروابطش با ژولیوس سزار و آنتونی ، کلهم خیلی خوبه ، من یه جمله ازین زن یادمه که خیلی بنظرم قشنگ بود وقتی ژولیوس سزار ازاون جدا میشه با یه یکی دیگه ازدواج میکنه وکلوپاترا رو به عروسیش دعوت می کنه کلو پاترا به ندیمه اش میگه اگه سزار زنی از من بهتر اختیار کرده باشه ناراحت نمیشم وبهش حق میدم که به من خیانت کرده باشه اما اگه زنش از من زشتر باشه واقعا براش متأسفم ومی بینه سزار عاقلتر از ین حرفاست زنی بسیار خوش اندام وزیبا اختیار کرده است، و تو دلش به سزار احسنت میگه

"دزیره" نوشته آنه ماری سلینکو هست، داستان در مورد دختری بنام دزیره هست از یه خانواده ثروتمند بنام کلاری وروابطی که با ناپلئون بناپارت داشته اونم زمانی که ناپلئون فقط یه سرباز بوده اینا باهم نامزد می کنن وخیلی روابط رمانتیک وعاشقانه ای داشتن تا اونجا که تاآخر زندگیشون تآثیر گذار بوده وهیچوقت نمی تونن همو فراموش کنن اما بناپارت بعد رفتن به پاریس بنا به دلایل سیاسی با زنی به نام ژوزفین ازدواج می کنه که بسیار کمک کننده بوده برا قدرت رسیدنش و دزیره هم با مردی بنام برنادت ازدواج می کنه که ولیعهد سوئد بوده اما دزیره بیشتر تو پاریس می مونه وهراز گاهی هم دیدارهای با ناپلئون داشته صحنه ها حاضر شدن این خانم برای دیدار با ناپلئون بسیار زیبا توصیف شده وواقعا لذت بخشه حتما این کتابو بخونید فوق العاده است من خیلی دوستش دارم خیلی کتاب عاشقانه ای هست

خوشم اومد پرچم کتابخونا بالاست

همچی وسوسم می کنی برم یه رمان بخرم که خدا میدونه اما واقعا نمیرسم بخونم همه کتابای کتابخونمو هم خوندم بگم خدا چیکارت کنه پری

ای جااااان خوب بخر کم کم بخون

 
مالیخولیای محبوبِ من - بهاره رهنما ♥

بهاره رهنما، بازیگر تئاتر و تلویزیون که پیش از این دو
کتاب «چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس» (نشر چشمه 1388) و «ماه هفت شب» (نشر
حوض نقره 1389) از وی به چاپ رسیده بود، این بار «مالیخولیای محبوب من» را
روانه بازار کتاب کرده است که سومین اثر او در قالب نویسندگی است.

کتاب هشت داستان کوتاه و جدا از هم دارد که در مجموع
کلیتی واحد را تشکیل می‌دهند. روایت‌ها ساختاری ساده و یک خطی دارند و
عمومأ از زبان زنان نقل می‌شود؛ زنانی که ترک شده و وامانده‌اند و حال در
این تنهایی زندگی گذشته‌شان را مرور می‌کنند گویی توان دوباره برخواستن و
از سر گرفتن زندگی دوباره را ندارند. مضمون عمومی داستان‌ها روبه‌رو شدن با
عشق و یا ترس از دست دادن آن است؛ داستا‌ن‌هایی رمانتیک و عاشقانه که
درنهایت می‌گویند عقل را باید کنار گذاشت و حامی عشق بود، گرچه پایان
دلخواهی در کار نباشد.

از همین تریبون اعلام میکنم : آدمارو یا باید تو سفر شناخت یا وقتی که ته دیگ ماکارانی میاد سر سفره !