خانه
14.9K

هرکی دوس داشت بیاد

  • ۰۲:۲۱   ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    سروا من هیچ وقت فکر نکردم وارد میدون جنگ شدم ... با خانواده یوسف خیلی صمیمی وارد شدم ... طوری که یه بار که خونه مادر بزرگش خوابیده بودم دیدم یکی از خاله هاش به مادر شوهرم و بقیه خاله های یوسف میگه : نمیدونم چرا من اصلا حس نمیکنم الهه تو فامیل ما یه غریبه بوده که فقط ده ساله اومده ... چقدر باهاش راحتیم ..میگفت کاش عروس منم اینطوری باشه ...

    منظورم اینه از اول نباید دنبال آتو گرفتن و تلافی و.. باشی ....
    خیلی اوقات فراموش کردن یک سری خطا ها از جانب دو طرف واقعا معجزه میکنه
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان