۱۵:۱۷ ۱۳۹۴/۱۲/۳
آهو پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51237 |36302 پست
مهرنوش جون کاملا حق با توئه این در شرایطیه که دو نفر در نگرشهاشون با هم متفاوت باشن و با صحبت کردن بتونن به نقطه ی تعادلی برسن یعنی شوهر شما مطمئنا الان یکم رومانتیک تر از اوایل ازدواجتونه و شما هم انتظاراتتون رو آوردید پایین در واقع هر دوی شما برای رسیدن به تفاهم تلاش کردید چون همدیگه رو دوست دارید و برای احساسات هم ارزش قائلید اما شما فرض کن که همسرتون حتی وقتی بارها و بارها باهاش صحبت میکنید و ازش میخواید که با کارهای حتی کوچیک شما رو خوشحال کنه و اون این کار رو انجام نمیده شما چه احساسی بهتون دست میده؟ این ناراحتی های کوچیک اولش چیزی نیست اما اگه سالیان سال شما برای آرامش و خوشحالی طرف مقابلتون تلاش کنید و در عوض هیچ واکنشی نبینید میبینید که یه مشکل کوچیک مثل یه گوله برف در جریان تبدیل به بهمن میشه من نمیگم همسر ایشون دوستش نداره شاید نمیدونه که چقدر باعث ناراحتی همسرش شده .
من فقط دارم نظرمو میگم و اصلا قصدم خشن شدن و ... نیست چون ایشون رو دوست خودم میدونم و اینم میدونم که درد و دل کردن اصلا غم آدم رو کم نمیکنه چه بسا ما تو این گفت و گوها مشکلاتمونو بزرگتر از چیزی که واقعا هست بیان کنیم یا حتی به غلط تصورمون این باشه که البته این تصورات رو فقط یه کارشناس میتونه اصلاح کنه و بهمون تو رفع مشکلات کمک کنه پس چه بهتر که درد و دلمون برای کسی باشه که واقعا و علمی بتونه راهنماییمون کنه .