۱۴:۵۱ ۱۳۹۸/۳/۱۳
بهزاد که حسابی به شک افتاده بود گفت:
واقعا میبینی تو رو خدا! فک کن مارتین یهو بره بی خبر هیچیم به رومل نگه، بعد چند ماه دوباره پیداش شه، باز بره، بعد معلوم نیست کِی برگرده! ... 45
راستش حالا چون چند سالی بچه خوبی بوده، یه کم دیگه منتظرش میمونم اما در هر حال، زیباکده میتونه یه ایالت باشه. با استقلال کاملش موافقت نمیکنم اما میتونه برای خودش فرماندار داشته باشه و تا حد زیادی مستقل مدیریت بشه، اما همه باید زیر نظر پادشاهی واحد لابیستان باشن. تازه ممکنه کشورگشایی هم بکنیم.
ما در مرکز تصمیمات کلی رو میگیریم اما هر ایالتی هم داستان خودش رو داره. خوبه؟