۲۳:۲۰ ۱۳۹۴/۱۱/۲۷
اولا عذر می خوام اگه نتونستم به جزییات این قسمت رو بنویسم. -فکر کردم بهتره سریعتر از بعد غصه دار داستان عبور کنیم-مهرمینا جون وقتی داستان رو خوندم دقیقا همین احساس رو دشتم و دلم می خواست با یه پست از این شرایط گذر کنیم و وارد اون قسمت ماجرا بشیم که به جز درمان و غصه خوردن بقیه سال باقی مونده زندگی رو چیکار می کنه. خودم ترجیح میدم از اینجای داستان به بعد کمتر به نحوه درمان و ... اشاره بشه نه اینکه اصلا نشه ینی خیلی کمتر باشه-البته این خواسته من هست ...