خانه
611K

کافه نویسندگان

  • ۱۴:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    این داستان خیلی خیلی از چیزی که توی ذهن من بود فاصله گرفت
    توی ذهن من پریسا یه آدم متفاوتی بود و قرار بود یه کارایی بکنه که اغلب انجام نمی دن. مثلا کتاب "خوردن نیایش مهرورزی" که یکی از بچه ها روی صندلی داغ ازم پرسیده بود واسه چی اینقدر دوسش داری دقیقا به همین خاطر دوسش دارم چون این کتاب داستان واقعی زندگی یک خانم (نویسنده کتاب=الیزابت گیلبرت) هست و الیزابت به شدت تصمیمات متفاوتی می گیره و برای همین داستان زندگیش یک کتاب پر فروش می شه....
    اما خب با وجود اینکه این داستان مقدار زیادی با تصور من متفاوت پیش رفت بازم رویکردهای متفاوت همه نویسنده ها توی جاهای مختلف برام جالب و آموزنده بود....
    در مورد داستان بعد با بهزاد موافقم
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان