مهرنوش :
آفرین فرک جون، من داستانت رو خوندم، من دوست دارم که این داستان خیلی وفادار به ژانری که اونو می نویسیم پر از حس شجاعت، فداکاری و افتخار باشه و این قسمت رگه هایی از شروع این حس رو داشت، آفرین.
فقط اینو بگم که این قسمت تمام ایده های من در مورد قسمت بعدی و بخصوص ماموریت جدید پلین رو با خاک یکسان کرد
حال نمی دونم چه خاکی سرم کنم!
مرسی مهرنوش جان، ای وای ، چرا خراب شد