مهرنوش :
من با نوشان موافقم، روایت داستان ما اینطور بوده که باسمن ها اهریمن داستان بودن و همیشه چهره ی قوی ای ازشون ترسیم شده، حالا اونها هم متحد های زیادی دارین و سالها برای این جنگ برنامه ریزی کردن پس به نظر من دلیلی نداره که ارزیابی اونها از ریشه اشتباه باشه و از ما قوی تر نباشن! کسی در حالی که به پیروزی امیدوار نیست که لشکر کشی نمی کنه! حتمن به این نتیجه رسیدن که با توجه به پیشرفت های نظامی که کردن زورشون می چربه
به نظر من باسمن ها با همراه کردن آکوییلا با خودشون و همینطور حمایت از کودتای موناگ در واقع روی حذف شدن کامل نیروی دفاعی سیلورپاین و بخش مهمی از انسجام و نیروهای ریورزلند حساب کردن و الان خودشونو با اکسیموس و دزرتلند و بخشی از ارتش ریورزلند حریف میدونن. هرچند کاملا نسبت به کتیبه ها بی خبر نیستن (شاید یکی از موجهای مهم حمله شون به سمت کارتاگنا باشه برای تخریب معبد) اما فرصتی رو برای تبادل کتیبه هم متصور نیستن اما اگه این اتحاد با برگشت اسپروس(حداقل نیروهای سیلورپاین دیگه توی جبهه مخالف نباشه) و شکست کودتای موناگ صورت بگیره حساب کتابشون اشتباه میشه واسه همین احتمالا اونا روی حمله ضربتب و سریع خیلی حساب می کنن.