کودکی ومصیبت های دستشویی رفتن

 یادتونه بچه که بودیم موقعی که شماره2داشتیم باید یه 180 درجه رو میزدیم تا بتونیم بشینیم.اماحالا چی توالت فرنگی بچه گونه ام داریم.....
هـــــــــــــــــــــــــــــــی نسل سوخته ایم دیـــــــگه!

ﻫﻬﻬﻬﻬﻪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻭ ﺳﺮ ﺑﭽﻢ بیارم

افتابه رو نگاه کن اخر بدبختی بود با افتابه شستنش واااااااااای یادش بخیر

ﺑﺎﺑﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩ !!
ﻣﮕﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺏ ﻗﻄﻊ ﺑﻮﺩ

چرا دیگه تو این توالت قدیمیا که مثلثی بود شیراب نبود افتابه بود
بعدم من حس همدردی کردم با پدربزرگامون

ﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﻣﺜﻠﺜﯽ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺍﻭﻣﺪﯼ...

اره دیگه یادته؟؟ چجوری بود یه متر عمقش بود

مثلثی؟ نمیدونم چجوری بود؟

تو باغ های قدیمی یا خونه قدیمیا هست
شما هفتادیا هم تو لوسی نوبرین والا

لوس خودتی
مثلثی هم هر چی بود همون بهتر که نسلش منقرض شده

وقتی حساسیت نشون میدی دقیقا معلومه که خیلی لوسی اگر نبودی مثل من که هیچ اهمتی نداشت برام از کنارش میگذشتی هخاهاهاهاهاهاهاهاها

بلـــــــــــــــــــــــــه....معلومه چقدر راحت از کنارش گذشتی

در ضمن به این حرکتم نمیگن لوس بودن بلکه میگن کنجکاوی....
نشنیدی میگن: سوال پرسیدن عیب نیست ندانستن عیبه

باشه من لوس خوبه

آفتابه های مسی قدیمی یادتونه.چقدرم سنگین بودن
البته توخونه های قدیمی یافت میشد الانم که عتیقه شده....

آره یادش بخیر....
من هر وقت میرفتم ده مون با مصیبت وگریه روانه ی دسشویی میشدم...
خیلی ترستاک بودن اون مثلثی ها

وای من 1 بار مجبور شدم برم همش نگران بودم بیفتم پایین بچه بودم دیگه