۰۰:۱۳ ۱۳۹۳/۳/۱۶
شخصیت ما قبل از هر جای دیگری روی صورتمان بروز پیدا میکنند. حالات و تغییرات چهره، هرچند جزئی و خفیف، پیام شفاف، سریع و کارآمدی است که میتواند یک زبان جهانی هم باشد، به شرطی که شما بتوانید حالات چهرههای مختلف را تشخیص بدهید و بدانید که هر چهرهای چه چیزی میگوید. دانستن این نکات از بهترین ابزارهای برقراری ارتباط با دیگران است.
دانستن اینکه طرف مقابل چه شخصیتی دارد و چه واکنشهای احساسی از خود نشان میدهد، میتواند نقش مهم و حیاتی در رابطه ما و آن فرد داشته باشد. اگر ما بتوانیم احساسات مردم را زود تشخیص بدهیم، بهتر میتوانیم در موقعیتهای مختلف با آنها برخورد کنیم. مثلاً اگر ما بتوانیم تشخیص بدهیم که فردی غمگین است، شاید بتوانیم واکنش درستی نسبت به ناراحتی او نشان بدهیم.
برای فهمیدن برخی از حالات چهره نیازی به آموزش نیست، چون شناسایی آنها ساده است و حتی آنطور که روانشناسان میگویند ما از یک توانایی ذاتی برای انجام این کار برخورداریم. داروین گفته است روزی مادری هنگام مراقبت از کودک خودش شروع به گریه کرد. کودک با اینکه هیچوقت با چنین صحنهای مواجه نشده بود اما جلو رفت و به عنوان همدردی روی شانه مادرش زد. بعد داروین نتیجه میگیرد که این کودک تا آن موقع ندیده بوده کسی گریه بکند، پس نمیتوانسته این احساسات را یاد گرفته باشد. بنابراین تشخیص یک صورت گریان امری ذاتی و غریزی است. با این حال نکات ظریفی هم هست که توجه بیشتر به آن میتواند به ما در درک بهتر از چهره خودمان و دیگران کمک کند.
اشکم روی گونه
اولین چیزی که در مورد چهره افراد به نظر میرسد، بروز احساسات و واکنشهای احساسی در آن است. هفت احساس اصلی وجود دارد که در تمامی فرهنگها به وسیله حالات مشابهی در چهره بیان میشوند. این احساسها عبارتند از: غم، خشم، ترس، تعجب، تنفر، تحقیر و لذت. این حالاتهای جهانی چهره، ماهیتی ذاتی و فطری دارند و با آموختن به دست نمیآیند و حتی آدمهای کور مادرزاد هم که هیچوقت چهره دیگران را ندیدهاند، این هفت حالت چهره را درست همانند سایر انسانها نشان میدهند.
هرچند حالت صدا هم به اندازه حالت چهره در انتقال احساسات حایز اهمیت است، اما هیچ ابزاری برای شناسایی ابراز عواطف جزئی در صدا وجود ندارد. در مقابل، در چهره هر کسی ابزارهای شناختهشدهای وجود دارند که میتوانند در شناسایی احساسات فرد به ما کمک بکنند.
مثلاً در زمان عصبانیت معمولاً فک پایین کمی جلو میآید و لبها مختصری نازک و روی هم فشرده میشوند. پلکهای پایین و بالا ممکن است در هم بروند که یک نشانه خفیف کنترل خشم است. البته وقتی آدم عصبانی نیست اما شدیداً روی چیزی متمرکز شده است هم پلکها همین حالت را دارند.
باز به عنوان نمونه دو نشانه خفیف مبنی بر اندوه وجود دارد؛ نخستین نشانه زاویه پیدا کردن گوشه داخلی ابروها به سمت بالا میباشد. این مورد نشانه مهمی برای غمگین بودن است چون عده بسیار کمی از افراد میتوانند این کار را به صورت ارادی انجام دهند، در نتیجه این نشانه به ندرت ساختگی است. حتی زمانی که افراد سعی میکنند احساسات خود را نشان ندهند، این ابروهای مایل اغلب اندوه آنها را آشکار خواهند کرد. دومین نشانه خفیف اندوه افتادگی پلک است.
این حالات تغییر چهره قابل کنترل هستند اما باز هم هرچقدر سعی بکنیم، نمیتوانیم از انعکاس کامل احساسات در چهره خودمان جلوگیری به عمل آوریم. واکنش اولیه صورت به احساسات که چیزی در حدود 2/0 ثانیه زمان میبرد، و تغییرات بسیار جزئی در صورت، همان بخش غیر قابل تغییر است. حالات مختلف چهره در تمامی فرهنگها و برای تمام سنین یکسان هستند. اینکه شما جوان هستید یا پیر یا تحصیلات و فرهنگ شما چطور است، تأثیری بر ثبت احساسات شما روی چهرهتان ندارد. بنابراین یادگرفتن تشخیص این حالات میتواند در برخورد با افراد مختلف مفید باشد.
سرخی چشمانت از چیست؟
بسیاری از بیماریها، یک چهره مشخص را در بیماران ایجاد میکنند؛ مثلاً مبتلایان به سندرم داون یا منگولیسم، صورت خاصی دارند. فاصله چشمها از همدیگر بیشتر از حالت عادی است و چشمها افقی و کشیده هستند. یا در بیماران مبتلا به تالاسمی، درد و رنج بیماری باعث شکسته شدن زودرس چهره و کوچکتر بودن اجزای چهره در آنها میشود.
از روی حالتهای عاطفی و واکنشهای احساسی چهره هم میشود چیزهایی در مورد بیماری دانست. مثلاً یک بیمار مبتلا به افسردگی نسبت به افراد معمولی، به چیزهای عادی بیشتر واکنش منفی نشان میدهد.
حتی حالات چهره میتواند در مورد پیشآگهی بیماریها هم کمککننده باشند. در یک پژوهش محققان با مطالعه بر روی حالات چهره مبتلایان به بیماری عروق کرونر قلب فهمیدند که میشود پیشبینی کرد چه کسانی دچار حملات ایسکمیک بیشتری میشوند.
در حالی که همه ما در مورد وقایع ناراحتکننده زندگیمان صحبت میکنیم (به عنوان مثال: «امروز یک ساعت طول کشید تا به محل کارم رسیدم»)، تنها بعضی از افراد هستند که هنگام صحبت در این موارد عصبانی هم میشوند. کسانی که این عصبانیت را در حین تعریف وقایع ناراحتکننده در صورت خود نشان میدادند، احتمال ابتلا به ایسکمی در آنها به صورت معنیداری بالاتر بود .
رنگ رخساره خبر میدهد
اما چهره ما جز احساسات و بیماریها چه چیزهایی را نشان میدهد؟ آیا ما در برخورد با هر کسی فقط به مریض بودن یا واکنشهای احساسی آن فرد توجه میکنیم؟ کافی است به خاطر بیاوریم که «از قیافهاش خوشم نیامد» یا «چهره شما برایم آشناست»، چقدر عبارتهای رایج و پرکاربردی هستند. و همین، نشان میدهد که چهره افراد، رازهای بیشتری از آنچه تاکنون گفتیم دارند.
شکسپیر میگوید: «چهره ما تاریخچه زندگی ماست». صورت ما حامل وقایعی از گذشتهها، طرز تفکر، خصوصیات اخلاقی ما و حتی نیازهایی مانند صمیمیت، شرایط کار و سلیقههای شخصی ما است. ما بدون دانستن دقیق این نکته، معمولاً در اولین برخوردهایمان ناخودآگاه روی چهره افراد قضاوت میکنیم. این کار چندان هم غیرمنطقی نیست. صورت ما در طول زمان ثابت نمیماند و همانطور که عوامل فیزیکی یا بیماریها میتوانند بر بدن و صورت ما تاثیر بگذارند، عوامل روانی نیز بر شکلگیری چهره ما تاثیر دارند. به قول آبراهام لینکلن :«درست است که ما در هنگام تولد چهره خود را انتخاب نمیکنیم اما صورت ما در پنجاه سالگی حامل کارنامه یک عمر انتخاب بین خوب و بد است.» خیلی ساده است. فرض کنید صورت کسی که در یک کتابخانه و محیط آرامی کار میکند، چقدر بازتر و صافتر از صورت کسی است که در یک محیط شلوغ کار میکند. فردی که محیط کاری شلوغی دارد، عادت کرده که به صورت ناخودآگاه به صداها واکنش نشان بدهد و صورتش را جمع بکند. همین یک فرق در چهره این دو نفر، میتواند یک کلید برای فهمیدن یک نکته باشد.
تشخیص نکات شخصیتی و اطلاعات فرد از روی چهره آنها، چیز جدیدی نیست. این یک کار قدیمی است؛ آنقدر قدیمی که اسمی هم به نام چهرهخوانی میگویند. اساس چهرهخوانی بر این باور استوار شده که با بررسی و نظر دادن بر روی ظاهر یک شخص به ویژه چهره و سیمای او میتوان به شخصیت و اخلاق وی پی برد. چهرهخوانی، یا چهرهشناسی، قیافهشناسی، تعبیر چهره، علم فراست یا Physiognomy جزء دانشهای اثباتشده و دارای اصول علمی منطقی و دقیق به حساب نمیآید و به اصطلاح به آن «شبهعلم» میگویند. معمولاً دانشمندان به چنین علومی بهای زیادی نمیدهند و همانند چیزهایی از قبیل طالعبینی با آن برخورد میکنند: «اثباتنشده ولی بیضرر». با این وجود بسیاری از مردم چهرهخوانی را راهی مطمئن برای قضاوت در مورد افراد میدانند.
این علم از زمانهای قدیم وجود داشته و کسانی مثل ارسطو و بقراط در مورد آن رساله نوشتهاند. بشر در طول سدههای پیاپی کوشش کرده تا با پیوند زدن خصیصههای صورت افراد به شخصیت آنها، متوجه افکار و درونشان شود. با گذشت سالها علم چهرهشناسی نیز گسترش یافته و به شاخههای مختلف تقسیم شده است. این علم به ما میآموزد که چگونه از روی چهره افراد پی به شخصیت آنها ببریم.
قبل از شروع بحث باید دو نکته را مد نظر داشت. اول اینکه همانطور که گفتیم چهرهخوانی یک علم دقیق و ثابتشده نیست و حتی با گذراندن دروههای آموزشی دقیق و پیشرفته نیز نمیتوان بهطور قطع در مورد شخصیت و درون افراد صحبت کرد. نتایج شما در سنجش شخصیت، بستگی به تجربه، مهارت و تعداد دفعات تحلیل قبلی دارد. نکته دوم که اهمیت بسیار زیادی هم دارد اینکه چهره را باید به طور کامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و تا رسیدن به همه حقایق، از قضاوتهای شتابزده اجتناب کنید. با به یاد داشتن این نکات میتوانید قبل از صحبت کردن با افراد تا حدی متوجه شخصیت آنها شوید.
صورتم مثل هلو
شکل صورت، اولین نکتهای است که در هنگام تعبیر چهره باید به آن دقت کرد. فرم کلی صورت و شکل هندسی آن این نکات را به ما میگوید:
- صورت دراز و کشیده: صبور
افرادی که دارای چنین صورتی هستند عموماً صبر و تحمل زیادی دارند و توانایی حل مشکلات در آنها بیشتر است. جذابیت و خوشترکیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است که آنها معمولاً کارهای خود را نیمهتمام رها نمیکنند و عادت به انجام امور به شکل تمام و کمال دارند.
- صورت مربعی: سختکوش
طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سختکوشی برای دستیابی به آرزوها، زیرکی و فعال بودن از ویژگیهای این افراد محسوب میشود.
- صورت پهن: دانا و مهربان
اینگونه اشخاص بردبار و مهربان هستند. معمولًا افراد درس خوانده و روشنفکر به حساب میآیند.
- صورت گرد: پرانرژی
این شکل دلالت بر امیدواری، زندهدلی و انرژی دارد. این افراد میتوانند اتاقی دلگیر و ساکت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل کنند.
بختت بلند باشد
پیشانی شما تابلویی است برای یادآوری طرز فکر شما و نشانهای از چگونگی تصمیمات و تاثیرات آن بر رفتارتان و شاید هم به این دلیل بوده که پیشانی را اکثر ادیان مکانی برای به خاک گذاشتن انتخاب نمودهاند.
- پیشانی محدب و بیرون زده: مبتکر
این پیشانی نشاندهنده علاقه فرد به استفاده از تخیل و راهحلهای مبتکرانه است، چه در کار و چه در زندگی.
- بالای ابروها روی پیشانی، یک برآمدگی استخوانی باشد: قاطع، منظم
مجری درجه یک قانون از هر نوع که باشد؛ چه قوانین علمی چه اجتماعی. این فرد برای اطمینان به راهحلها نیازمند یک بار امتحان کردن آنها است. در زندگی نیز راحت اطمینان نمیکند، اما راحت هم شک نمیکند.
- یک برجستگی گوشتی میان ابروها: سختکوش
این برجستگی روی ناحیه اراده روییده است، پس این خصوصیت نشانه سخت کوشی و همت اعلای فرد است، از کودکی تا کهنسالی. او را در زندگی و کار جدی بگیرید.
- پیشانی صاف و بدون گره: افکار منظم
این اشخاص عموماً دارای افکاری منظم و قدرت تصمیمگیری در زمان حال هستند. ایشان پذیرای عقاید روشن و تازه نیز میباشند و نگرش و برخوردی معقول و متعادل دارند.
- پیشانی چروکیده: پریشان
وجود خطوط در سطح پیشانی نشان میدهد که این افراد به سرعت هیجانزده و احساساتی میشوند و سریع آشفته و پریشانحال میگردند.
ابرو عین کمونچه
هنگامی که پیشانی بیانگر افکار است، پس عجیب نیست ابروها که مرز پیشانی و چشم هستند را سمبل و بیانگر احساسات بدانیم. فاصله زیاد ابروها تا چشم نشانه صبوری و مشکلپسندی است و فاصله کم آن نیز نشانه عجول بودن و قدرت تصمیمگیری سریع است. این را هم به یاد داشته باشید که معمولاً ابروها قرینه نیستند، حتی در صورت خودتان.
- ابروی بسیار کمپشت و کمرنگ: اجتماعی
تشخیص اندیشه این فرد مانند ابروانش مشکل است. اما مردم با او خیلی راحت ارتباط برقرار میکنند. او بیشتر سعی در شنیدن دارد تا گفتن، پس همصحبت خوبی است.
- ابروهای پیوسته: متفکر و خلاق
پیوستگی ابروها نشانگر این است که فرد دایماً در حال تفکر و اندیشه است و در مواقع رویارویی با مشکل ایدههای جالبی در سر دارد.
- ابروی دم باریک (در وسط پهن و در انتها نازک): خلاق
کارهای بزرگتان را به این شخص بسپارید زیرا برای آنها راه حلهای خوبی ارایه میدهد. اما هرگز سعی نکنید در اجرا نیز کار را به او بسپارید زیرا او یک طراح و خلاق بزرگ است و ذهن خود را برای کارهای عملی آماده نکرده است.
- ابروی نازک و نخی: دهنبین
این افراد معمولًا دارای اعتماد به نفس کمی هستند. خود را بیش از مقداری که واقعاً تحت نظرند مورد توجه میدانند. آنقدر نسبت به حرف دیگران حساس هستند که که دچار وسواس میشوند .
- ابروی پرپشت و پهن: دوراندیش
از نظر ذهنی فعال و منبعی برای افکار و عقاید است. این فرد در بیان تفکرات نیز مانند زمان پردازش آنها قدرتمند است.
- ابروی صاف: متفکر
صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفکر و ایدهگرایی فرد هستند.
- ابروی کمانی: واقعگرا
افرادی که دارای ابروهای خمیده و کمانی هستند از حکایتها و داستانهای واقعی لذت میبرند.
با پلکهای باز
وقتی میخواهید با مردم رابطه برقرار کنید اولین کاری که لازم است انجام دهید بازکردن پلکها است. پلک بالا که خیلی هم تحرک دارد نشانه سطح روابط اجتماعی است.
- هنگام باز بودن چشم قسمت زیادی از پلک قابل رویت است: نیازمند صمیمیت
صاحب این پلکها نیازمند واقعی صمیمیت است و اغلب دلشوره دارد، تعهد او در کارها هم از همین خصلت ناشی میشود و گاهی به خاطر توجه زیاد، اطرافیان را تحت فشار قرار میدهد.
- هنگام بازبودن چشم، قست باریکی از پلک بالا قابل مشاهده است: مستقل
این فرد به علت این که دارای حد معقولی از صمیمیت است روابطی عادی و خوب دارد. یعنی نه تکروی را دوست دارد و نه وابستگی را. برای خودش وقت صرف میکند و مراقب آزادی شخصی خویش است.
- هنگام باز بودن چشم، پلک بالا مخفی است: متمرکز
این افراد برای پستهایی مناسب هستند که که نیازمند تمرکز بالا و کماشتباهی است. این افراد معمولاً محدودیتهای عاطفی ندارند و حتی به مسائل عاطفی هم اجازه نمیدهند تمرکزشان را به هم بزنند.
دماغ نگو، تربچه
رکورد جراحی بینی در دنیا متعلق به ایران است. این عضو مورد توجه، نقش مهمی در صورت دارد و حرفهای زیادی برای گفتن. از نظر چهرهشناسی، بینی نشانگر توانایی ما در حفظ مقام، قدرت و نفوذ بین مردم و همچنین بیانگر توانایی و عکسالعمل ما در برابر پول است.
- بینی بسیار بزرگ: عزم راسخ
در محیط کارش رئیس است، حتی اگر صندلی ریاست نداشته باشد. اگر کارش در خور استعدادش باشد شکوفایی چشمگیری خواهد داشت ولی از انجام کارهای کوچک کراهت دارد.
- بینی خیلی کوچک: ساعی
گفته میشود اشخاصی که بینی کوچکی دارند، ذاتاً افرادی ضعیف و اغلب غیرقابلاتکا هستند و در تصمیمهایشان استوار و ثابتقدم نیستند.
- بینی بلند و کشیده: مسلط بر کار و محیط
کارها را جدی و منطقی برای بلند مدت برنامهریزی میکند و نظریات جدید را در حل مشکلات کشف می کند .
- انحنائی مقعر روی بینی در نیمرخ: احساساتی و نیازمند توجه
از محیط تاثیر زیادی میگیرد و اگر شغل یا محل تحصیل مطابق میل او نباشد در انجام وظایفش درمیماند. ضمناً برای کارهایی که انجام میدهد انتظار تشکر و قدردانی دارد.
- برآمدگی روی بینی در نیمرخ: مبتکر
زیباییشناس و از آن بهتر استاد حل مشکلات است. خلاقیت بالایی هم دارد.
- بینی دارای پهنای بسیار زیاد: حامی دوستان و علاقهمند دوستی
هم حمایت میکند و هم دوست دارد حمایت شود. اگر چیزی داشته باشد با دیگران به اشتراک میگذارد.
- یک افتادگی پایین بینی درنیمرخ: تحلیلگر
اگر مشکلی بزرگ دارید که از پس تحلیل آن برنمیآیید این شخص را خبر کنید. او استاد تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده است، آن هم بدون درگیر شدن با جزئیات.
نوک بینی و حفرههای آن، درست مانند شماره حساب بانکی افراد، نشانه سرمایهدوستی ویا برعکس، ولخرجی آنهاست:
- نوک بینی پهن و گوشتالو: تضمین سرمایهگذاری
حداکثر امنیت مالی را میخواهد و با پول جدی برخورد میکند. در کل به دنبال یک حامی میگردد که علاقهاش به پولهم به همین دلیل است.
- یک برجستگی گرد در نوک بینی: هنردوست
اگر یک اثر هنری خلق کردید اول به او نشان دهید چون قدر آن را میداند.
- بینی لاغر و باریک و پره های کناری آن نازکند: ولخرج
به پول وابستگی ندارد و برای روز مبادا پسانداز نمیکند.
- یک شیار واضح روی نوک بینی: نگرش عاطفی به دنیا
مدام از خود این سوال را میکند که آیا شغل مورد نظر من پیدا خواهد شد وآیا این شغل مناسب من است؟ در کل دنبال کار است نه پول.
- حفره های بینی گشاد: خلاق و بخشنده
اگر طرحی در سر دارید که نیازمند اجرایی خلاق است به او بدهید، چراکه با جسارت و خلاقیت آن را انجام میدهد. اگر هم چیزی داشته باشد با شما قسمت میکند.
- حفره های بینی تنگ و روبه داخل: حسابدار
چنین شخصی اول پول جیبش را میشمارد بعد خرج میکند یا به بیان بهتر دخل وخرج را با هم تنظیم میکند.
زاویه بینی نشانهای برای میزان سنجیدگی رفتار فرد است. این زاویه را میتوان با خطی که از پایه بینی یعنی از محل اتصال به صورت شروع شده و در نیمرخ دیده میشود تعیین کرد.
- بینی سربالا با نوک گرد: اعمال نسنجیده و سرعت پایین تجزیه وتحلیل اطلاعات
شخصی. خوشگذران با اعمالی نسنجیده و مبتنی بر افکار سطحی است. رازدار نیست و به گذشته نگاه نمیکند و فقط حال را درنظر دارد.
- بینی سر بالا و نوکتیز: کنجکاو و ولخرج
درباره دیگران بیش از حد کنجکاو است و به جزئیات هم زیاد اهمیت میدهد. پول برای او حکم چیزی را داردکه باید خرج شود. خود را مقید به رعایت آداب و رسوم ندانسته و با اطرافیان به راحتی برخورد میکند. خودش را باور دارد.
- بینی کاملا بدون زاویه: عاقل و مطمئن
بدون اینکه اقوا یا شیفته شود، اعتماد میکند و قابل اعتماد نیز هست.
- بینی با زاویه رو به پایین: حسابگر و شکاک
او به کار دیگران به گونهای مینگرد که گویی خطایی در آن رخ داده. زیادتر از چیزی که لازم است شک میکند.
رد پای خندهها
حتماً توی روزنامهها و مجلهها چشمتان به آگهیهایی که داروهای ضدچروک صورت را تبلیغ میکنند، افتاده است. این داروها قرار است معجزه بکنند و برای شما پوستی بسازند بهتر وتازهتر از پوست روز سوم تولدتان. اما واقعاً این چروکها اینقدر بد هستند؟ یعنی هیچ چیزی برای ما ندارند؟ مارک تواین میگفت: «چروکهای صورت، رد پای خندههاست.»
- یک چاله روی چانه: شوخ و بخشاینده
مشکلات زندگی او را از پا در نمیآورد چون آنها را جدی نمیگیرد. برعکس، دوستانش را جدی میگیرد و همواره آنها را شاد نگه میدارد.
- تورفتگی گونهها: سازگار
تورفتگی گونه به خصوص در موقع خندیدن، علاوه بر جذابیت و زیبایی، دلیلی بر خوشمشربی و سازگاری فرد میباشد.
- خطهای عمودی کوچک میان ابروها: وجدان کاری
در زندگی شخصی و کاری تمرکز را حاکم کرده و نسبت به خود سختگیر است. حتی در سختترین شرایط، دقت خود را برای انجام کار حفظ میکند.
- خطوط گوشه دهان که به طرف چانه پایین آمدهاند: دلسوز
این فرد به علت شکستها و سختیهای زندگی، به یک همدرد عالی و دلسوز واقعی تبدیل شده است. از دست دادن عزیزان و مشکلات کاری میتواند این خطوط را به یکباره ایجاد کند.
- خطوط عمودی در اطراف لب: غلبه غالب برمشکلات
این خطوط گواهی مبارزات طولانی وسخت در برابر مصائب زندگی است. او در تمام زندگی از نیروی درونی خود کمک میگیرد که شاید خودش نیز از آن خبر نداشته باشد اما اکنون مانند سدی در برابر مشکلات محکم شده.
- چانه فشرده و لایه لایه: روحیه آهنین در زندگی
از زندگی انتظار رویایی ندارد و برای بدترین روزها آماده است. سرسخت و یکدنده است و از مشکلات فرار نمیکند.
- چانه برآمده: از خود راضی
اینگونه افراد، اشخاصی خودستا هستند و تصور میکنند هیچ چیزی جز خود آنها اهمیت ندارد و جز خودشان حرف کس دیگری را قبول ندارند و خود را عقل کل میدانند.
- قبقب زیر چانه: پرحرف و خوش برخورد
حرف کم نمی آورد و اگر سکوت کنند احتمالا دارند به یک گفتگوی جدید فکر میکنند. به راحتی ارتباط برقرار میکنند و برخورد خوبی دارند.
دماغ و دهن، یه گردو
جز اینها که گفتیم، باقی اجزای صورت هم میتوانند به شناخت خصوصیات روحی صاحب چهره کم کنند.
- لب قلوهای: بخشنده و خودنما
لبهای قلوهای، نشانه بخشش و گشادهدستی هستند. معمولا اینگونه افراد تمایل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو کنند.
- لب بالایی نازک، لب پایین قلوهای: قدرت توجیه
نشانه این است که فردی متقاعدکننده و مجابکننده میباشد.
- لب نازک: توی خود
نازک بودن لب بیانگر خویشتنگرایی ذاتی در اشخاص است.
- گوش کوچک: احساس خطر
کوچکی گوش نشانه تزلزل و احساس ناامنی در افراد است، هرچند اینگونه افراد میدانند که چه میخواهند و معمولاً سخت کوش و کاری هستند.
- گوش بزرگ و دراز: جوشی
این قبیل افراد معمولا انعطافپذیر نیستند و به سختی آرام و بیخیال میشوند.
- گوش پرمو: وسواسی
افرادی که دارای گوشهایی پرمو هستند معمولًا وسواسی و نکتهبین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف میکنند.
- فک چهارگوش: سرسخت
افراد با فک مربعی انسانهای تسخیرناپذیر و سرکش هستند. آنها توانایی تبدیل رویاهایشان به واقعیت را دارند.
خب حالا که دیدید، یک وجب صورت چقدر حرف و حدیث و راز دارد، به جواب سؤال اول مقاله دوباره فکر کنید. صورت شما، صورت خود شما است. یک جور شناسنامه. باز هم از آن ناراضی هستید و میخواهید آن را عوض کنید؟ به قول شکسپیر «خداوند به شما یک چهره اعطا کرده و شما میخواهید چهره دیگری برای خود بسازید»؟!
اشتباه اتللو
جایی در پایان داستان اتللو، اثر معروف شکسپیر، اتللو همسر خود دزدمونا را به عشق به مرد دیگری متهم میکند و او را میکشد. اما دزدمونا واقعاً خیانتکار نبوده است. پس چرا اتللو اشتباه میکند؟
به این آخرین گفتگوی اتللو و دزدمونا دقت کنید. اتللو به همسرش میگوید اعتراف کند، چون میخواهد او را به خاطر خیانتش بکشد. دزدمونا جواب میدهد که کاسیو، همان مردی که متهم به داشتن رابطه با او است، بر بیگناهی او شهادت خواهد داد. اتللو میگوید کاسیو را کشته. دزدمونا میفهمد که دیگر نخواهد توانست بیگناهی خود را ثابت کند و اتللو او را خواهد کشت. پس میگوید: « دریغ، به او خیانت شد، و من تباه شدم!» اتللو: «دور شو، بدکار! در مقابل چهره من به خاطر او اشک میریزی؟» دزدمونا: «آه، سرورم! مرا از خویش بران، اما مکُش!» اتللو: «خاموش شو، بدکار!»
از این صحنه چه میفهمیم؟ اشتباه اتللو چه بود؟ اتللو ناراحتی و ترس را در چهره دزدمونا به درستی تشخیص داده بود. اشتباه او آن بود که فکر میکرد ناراحتی دزدمونا به خاطر مرگ کاسیو و ترس او، ترس همسر بدکاری است که خیانتش آشکار شده است. او دزدمونا را کشت بدون اینکه فکر کند حالات چهره او مربوط به حس ترس و ناراحتی زن بیگناهی است که میداند همسر بسیار حسودش میخواهد او را بکشد واو نمیتواند بیگناهی خود را ثابت کند.
پلکم دارد میخارد
در عقاید عامه، پیشبینیهایی هم در مورد اجزای صورت وجود دارد:
پیشانی بلند علامت اقبال و دولت است.
قوز روی دماغ خوششانسی میآورد.
بینی که بخارد، به مهمانی خواهی رفت.
چشم که تیر بکشد، مهمان خواهد آمد.
سق (سقف دهان) اگر سیاه باشد، نفرین گیرا است.
کسی زبانش را گاز بگیرد، معلوم است جایی دارند غیبتش را میکنند.
پلک چشم چپ بپرد، نشانه خبر خوش است وپریدن پلک راست، نشانه غم و غصه.
مژه افتاده را اگر درست حدس بزنی که مال کدام چشم است، آرزویت برآورده میشود.
از کجا معلوم؟
جز چهرهخوانی، علمها یا به عبارت درستتر شبه علمهای متعددی در ارتباط با چهره در طول تاریخ به وجود آمده، که امروزه (جز چهرهخوانی) تمامشان از نظر علمی رد شدهاند. با این حال وجود چنین تفکراتی نشان میدهد که به هرحال یک خط ارتباطی بین چهره و فرد، وجود دارد که اینقدر همه به دنبال کشفش بودهاند.
جمجمهخوانی (Phrenology) نظریهای است که میگوید شخصیت، امیال و احساسات افراد را میشود از روی شکل جمجمه آنها تشخیص داد. بیشتر، پستی و بلندیهای سر مورد توجه جمجمهخوانها است. این افراد ادعا دارند که بزهکار بودن یا نبودن اشخاص را هم میتوان از قرائن روی جمجمه ایشان دید. ایده جمجمهخوانی در سال 1800 پیدا شد و در قرن نوزدهم گاهی برای تحقیقات پلیسی هم از آن استفاده میشد.
پیشانیخوانی (Metoposcopy) دانش پی بردن به سیرت و درون آدمها از روی خطوط پیشانی است. بیشتر با فالگیری ارتباط دارد تا علم، و در قرن شانزدهم خیلی طرفدار داشت.
حسخوانی (Pathognomy) به بررسی و مطالعه احساسات درونی و بازتاب این احساسات در ظاهر فرد، مثلآ در حرف زدن یا حرکات بدن کار دارد. حسخوانها سعی میکنند از روی حرکات و سکنات افراد به احساسات درونی آن لحظه فرد پی ببرند.
شخصشناسی (Personology) شکل نو علم چهرهخوانی است که در اوایل قرن بیستم ارایه شد. پیسنهاددهندگان این روش مدعی بودند میشود بین شکل ظاهری چهره و بدن افراد و رفتار و منش آنها ارتباط و پیوندی پیدا کرد.
منششناسی (Characterology) از روشهای تشخیص شخصیت است که در دهه 1920 ساخته شد. و ترکیبی است از روشهای چهرهشناسی، جمجمهخوانی و حسخوانی با دانشهای نژادشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی.