الهه(مامان النا) :
ونوس راست میگی
من فکر نمیکردم اینقدر این کار کردن برا پسرهای الان مهم باشه
دوستم شاغل بود که ازدواج کرد ولی یه مدت بعد از ازدواج بیکار شد ..سر همین مسئله با شوهرش مشکل پیدا کرد ..همسرش میگفت من تو روچون شاغل بودی گرفتم و زنم باید کار کنه ..طفلک کلی گشت تا دوباره یه کار پیدا کرد و الان تا ساعت 6 بعد از ظهر هر روز سر کاره ..طفلک پدرش در اومده اما چاره ای نداره
خاکبر سر اون مرد کنن