ادامه سوره فلق (قل)
قل در کتاب التحقیق به معنای «ابراز آنچه که در قلب است به هر وسیله ای» تعریف شده است. این هر وسیله ای میتواند کلام باشد، عمل باشد، نگاه باشد و...
در قرآن جاهایی زیادی هست که به پیامبر دستور داده شده آنچه را که بر او نازل شده ابراز کند. این ابراز کردن یا قل میتواند کارکردهای مختلفی داشته باشد:
کارکرد آموزشی: به این ترتیب که پیامبر با ابراز آنچه بر او امر شده برای دیگران الگوسازی میکند و عملاً یا قولا به آنها میفهماند چگونه باید عمل کنند
کارکرد اتمام حجتی: برخی وقتها این قولها برای اتمام حجت است و پیامبر با گفتن و ابراز آنچه به ایشان وحی شده در اصل حجت را بر کافران تمام میکند.
کارکرد تلقینی: خیلی وقتها آدم چیزی را میگوید یا تکرار میکند برای اینکه به خودش تلقین شود. مثلاً وقتی آدم پناه بردن به خدا را ابراز میکند یک جنبه تلقینی بالا دارد که آدم خودش متوجه میشود پس خدایی هست که میتواند به او پناه ببرد و دل خودش قویتر میشود
کارکرد ترساندن کفار: خیلی وقتها هم ابراز چیزی برای ترساندن طرف مقابل است. مثل رجز خوانی که طرف مقابل بفهمد آدم خیلی هم بی کس و کار نیست.
مثلاً بچه های مه در یک دعوا پدر خود را صدا میزند هم به خودش قوت قلب میدهد که پدری هست و هم به طرف مقابل هشدار که ما بی کس و کار نیستیم.
ممکن است موارد دیگری هم از کاربردهای قل بشود پیدا کرد.
در خصوص حضرت رسول هم من نمیدانم که کدام یک از اینها در خصوص ایشان صحت دارد و در شأن ایشان است اما در کل اینکه «قل» موضوع مهمی است و وقتی خداوند به پیامبر دستور قل میدهد حتماً کارکردی داشته. پس حواسمان به قل های قرآن باشد.در این سوره هم خداوند به حضرت رسول دستور داده پناه بردن خود را ابراز کند که این ابراز میتواند کارکردهای بالا یا موارد دیگر را در خود داشته باشد.