۰۰:۲۳ ۱۳۹۳/۵/۹
سلام من توتاریخ در موردش خوندم عاشق چشم وابروش شده بود ومیگفتن شبی شاهزاده هاست البته صیغه بوده ووقتی شاه خاست عقد دایمش کنهخودش قبول نکرد گفت این صیغه پر برکت بوده ومیترسم عقدم کنی دیگه اینجوری خوش شانس نباشم شاه عاشق حرف زدن وحاضر جوابیش بود یه بار که یه لباس پوشیده بود با گلدوزیه سربازهای پایین دامنش شاه پرسید اینا واسه چیه گفت از ناموس شاه محافظت میکنند شاه چنان ازجوابش ذوق کرد که گفت دهانش رو پراز در وگوهر کنید