تازه شاممان را در رستوران تمام کرده بودیم. در
طول شام دختر 4 سالهام ستاره، تکههای مرغش را به این طرف و آن طرف پرتاب
میکرد، دوست نداشت کلم بروکلی بخورد و آبلیموها را هم روی زیر بشقابیاش
میریخت.
تازه بعد از همه این کارها از من بستنی میخواست. جواب من کاملا روشن بود:
نه! با مخالفت من، ستاره نشست کف زمین و دستهایش را دور زانویش قلاب کرد و
با یک چشمک به من گفت: «من میدونم که تو بهترین مامان دنیایی،
توروخدااا.» این حالت ترکیب وحشتناکی از ناله و خواهش بود و من طبق معمول
تسلیم شدم.
مثل خیلی از بچهها، دختر من هم یاد گرفته چطور آنچه را
میخواهد با تکرار رفتاری که در گذشته کارساز بوده به دست آورد. او نقطه
ضعف مرا به شکل ماهرانهای با آه و ناله و یک نمایش اثرگذار نشانه میرود.
این تنها یکی از چند روشی است که بچهها به طور مرتب برای رسیدن به هدفشان
انجام میدهند(بسته به سن، مهارت زبانی، خلق و خو و تکنیکهای دیگر، کودک
شما میتواند هرکدام از رفتارهای کجخلقی، پرتاب کردن اشیا و مدام بحث کردن
را داشته باشد.)
در اینجا تعدادی راهبرد برای شایعترین درگیریهای رفتاری والدین با کودکان وجود دارد.
وقتی مدام «غر» میزنداو میتواند ساعتها حرف بزند تا شما را وادار كند به آنچه میخواهد تن
دهید: «مامان من میخوام این برنامه رو ببینم»، «اگه بذاری این کارتونو
تماشا کنم یه چیزی یاد میگیرم»، « اگه بذاری من این برنامه رو ببینم قول
میدم اتاقمو تمیز كنم.»
چه بچههایی این کار را انجام میدهند: این
نوع رفتار معمولا در 5 سالگی اتفاق میافتد زمانی كه كودك میفهمد چطور از
زبان و منطق برای بیان خواستههایش استفاده كند.
چه چیزی پشت این رفتار است:
كودك
شما كمكم به جای جیغ و داد و هوار از كلمات برای قانع كردن شما استفاده
میكند. او ممكن است همچنان اینطور فكر كند كه اساسا جهان حول محور او
میچرخد اما كمكم میبیند که دیدگاه دیگران چیست. همینطور که مهارت زبانی
کودک رشد میکند او درمییابد از آنجا که ممکن است نظری متفاوت داشته
باشد، بنابراین باید تلاش بیشتری در قانع کردن فرد مقابل انجام دهد.
چطور متوقفش کنید:
همچنان
که شما نمیخواهید پیچیدگی افکاری که پشت مهارت گفتوگوست، رد کنید باید
هرازگاهی فاصلهای بین این بحثها بیندازید. سعی کنید از فشار مثبت استفاده
کنید. حتی اگر در برخی موارد با کودک توافق دارید باید به یاد داشته باشید
هر چیزی را برای بحث کردن باز نگذارید.
شما خیلی راحت میتوانید بگویید
«نمیخوام به این بحث ادامه بدم.» از آنجا که بچهها دوست دارند شنیده شوند
باید این احساس را به آنها بدهید حتی اگر کاملا موافق نباشید. برخی اوقات
تنها کمی توافق تنها چیزی است که آنها میخواهند. برای بچههای 6 سال و
بالاتر توضیح برخی مسائل بسیار کمککننده است. به این ترتیب به آنها نشان
میدهید مهم هستند. آنها روشی را که با آنها رفتار میکنید دوست دارند و به
دلایل شما گوش میدهند.
وقتی کجخلق میشود
چه بچههایی این کار را انجام میدهند:
تقریبا
تمام بچههای یک تا 3 ساله کجخلقیهایی مانند گریه، جیغ و غر زدن دارند.
در حقیقت 60 تا 80 درصد از کودکان 2 تا 3 سال تقریبا هفتهای یک بار کجخلق
میشوند و 20 درصد هم هر روز این رفتار را نشان میدهند. این رفتار ممکن
است تا 4 سالگی هم ادامه پیدا کند اما به تدریج کم شده و متوقف میشود.
چه چیزی پشت این رفتار است:
بچههای
کوچولو به یک دلیل اساسی این کار را انجام میدهند؛ آنها از چیزی ناراحت
هستند اما مهارت لغوی و استنتاجیشان برای بیان آنچه عامل ناراحتیشان شده
هنوز رشد کافی نكرده است. خردسالان و پیشدبستانیها به درستی نمیتوانند
بر عواطفشان کنترل داشته باشند بنابراین برای آنها غیرممکن است که بتوانند
ناراحتیشان را به صورت فیزیکی نشان ندهند.
چطور متوقفش کنید:
فکر
نکنید که میتوانید به طور کامل این رفتار را در کودکتان از بین ببرید
زیرا بروز این رفتار بخشی از رشد طبیعی کودک است اما اگر واقعبین هستید و
تنها میخواهید این رفتار را تعدیل کنید باید بدانید که هیچوقت نباید
تسلیم شوید، چون تسلیم شدن باعث تقویت رفتارشان میشود.
علاوه بر
این، بدترین چیز این است که شما برخی اوقات، تنها برخی اوقات تسلیم آنها
شوید. این به کودک شما میآموزد که اگر رفتارش را شدت ببخشد میتواند در
نهایت بر شما پیروز شود بنابراین دفعه بعد که فرزندتان جیغ کشید یا خودش را
روی زمین انداخت در موضع خودتان بمانید مثلا به او بگویید «نه ممکنه اجازه
نداشته باشی کیک بخوری» و بعد از رفتارش چشمپوشی کنید.
به یاد داشته
باشید بیشتر این کجخلقیها در کمتر از 5 دقیقه کاهش پیدا میکند. حواستان
باشد که تن صدایتان آرام و خنثی باشد و وقتی که در حال توضیح دادن دلایل
هستید خودتان را ناراحت نکنید. وقتی این کجخلقیها شروع میشود هر کاری را
که در حال انجامش بودید ادامه دهید. به این ترتیب به تدریج کودک درمییابد
که این کار کارساز نیست.
کار دیگری که باید انجام بدهید این است که
نسبت به موقعیتی که باعث چنین رفتاری شده آگاه باشید. شاید یکی از
عادتهای فرزندتان این باشد که هر وقت به فروشگاه اسباببازیفروشی میروید
تا برای تولد دوستش کادو بخرید مدام بهانه میگیرد و حتی گریه میکند تا
چیزی برایش بخرید پس یا او را با خود به خرید نبرید یا یک چیز ارزانقیمت
بردارید.
اگر کودک شما کمی بزرگتر باشد میتوانید پیشاپیش به او موقعیت
را توضیح دهید مثلا بگویید «میخوایم بریم برای تولد علی کادو بخریم و
نمیخوایم چیز دیگری بخریم. اگر تو اسباببازی میخوای به من بگو چی میخوای
ما میتونیم اونو تو لیست خرید تولدت بذاریم.» به این نکته هم توجه کنید
که این کجخلقیها معمولا زمانی که کودک خسته یا گرسنه است، اتفاق میافتد.
وقتی بیرون میروید یک خوراکی با خود ببرید یا وقتی بیرون بروید که او
حسابی استراحت کرده باشد.
وقتی به همه چیز «نه» میگوید
چه بچههایی این کار را انجام میدهند:
بچهها
استفاده از کلمه «نه» را به طور دقیق بین 15 تا 18 ماهگی یاد میگیرند و
ممکن است این کجخلقی را تا 3 سالگی یا بیشتر ادامه دهند.
چه چیزی پشت این رفتار است:
بچهها
دوست دارند مورد توجه باشند. اما اختیاراتشان برای تحت تاثیر قرار دادن
شما در این سن محدود است و گفتن «نه» یکی از راههای اساسی برای رسیدن به
قدرت است. این وضعیت نیازی به کلمات زیاد و توانایی خاصی برای دلیل آوردن
ندارد.
چطور متوقفش کنید:
کلید مقابله با نه
گوینده این است که درخواستها را طوری طبقهبندی کنید که کودکتان حق انتخاب
داشته باشد. اگر میخواهید کفشهایش را بپوشانید بگویید «تو میتونی کفش
قهوهایات یا کفش آبیات رو بپوشی، کدومشون رو دوست داری بپوشی؟» اگر
کودکتان گفت «من شیرینی میخوام» و شما نمیخواستید او قند زیاد مصرف کند
به جای اینکه به او بگویید «نه» بگویید «شیرینی برای بعد از شامه اما تو
الان میتونی کاهو یا هویج بخوری.» بگذارید خودش خوراکیاش را انتخاب کند
حتی اگر حق انتخابش محدود باشد، بگذارید احساس قدرت کند.
باید
حواستان به خودتان هم باشد که مدام به هر چیزی «نه» نگویید. از کلمات در
موقعیتهای مشخص و درست استفاده کنید. وقتی به او میگویید «نه ما
نمیتونیم دستمونو روی اجاق گاز بذاریم.» کودک بهتر درمییابد که «نه»
واقعا به معنی «نه» نیست و چیزی که شما میگویید واقعا یک مسئله جدی است.
اما اگر مدام آن را به کار ببرید او هم مدام از آن چشمپوشی میکند.