خانه
34.3K

مادرانه(شعرهای کودکانه آموزشی)

  • ۰۰:۲۲   ۱۳۹۳/۷/۱۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    یه روزی من بچه ای دیدم
    سر دوتا پام خشکیدم

    از روی میزی که چیدن
    بی اجازه چیز بر میداشت

    هر چی مامان بهش میداد
    میگفت کمه غر غر میکرد

    یه ذر و نیم لب و لوچش رو
    این ور و اون ور ول میکرد

    کاسه سوپ رو سر میکشید
    فر فر فر ....فر فر فر

    هرچی مامان بهش میداد
    میگفت کمه غر غر میکرد ..


    (این قسمت آخر به حالت نثره و ریتم نداره)
    میگفت :
    مامان جون
    من از این و از اون میخام
    قد یه چمدون میخام
    ویرایش شده توسط الهه(مامان النا) در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۹۳   ۰۰:۲۷
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان