۱۱:۴۵ ۱۳۹۳/۷/۲۶
تو فیس بوک یک خاطره ای از یک دانشجو منتشر شده بود که من عاشقشم
از زبون استادش گفته بود که وقتی خارج از کشور دانشجو بوده استاد یه کار تحقیقی میده و گروه بندیشون میکنه از دختری که بغل دستش بوده میگه ویلیام که تو گروه من افتاده کیه اونم میگه همون خوشتیپه که اون جلو میشینه همیشه میگه نمیدونم کیو میگی دختره میگه همونی که همیشه کیف و کفشو لباسش سته و خیلی خوش لباسه بازم متوجه نمیشه چندتا ویژگی خیلی خوب دیگه ازش میگه بازم این متوجه نمیشه اونوقت دختره اروم تو گوشش میگه همون اقایی که رو صندلی چرخ دار میشینه
این خاطره برای من خیلی جالب بود اگه تو ایران بود همون اول میگفتیم همون فلجه اولین چیزی که میبینیم عیب هایه دیگرانه