۰۹:۰۳ ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
منم مسموم کننده رو خوندم. راستش اگر بخوایم با خودمون روراست باشیم به نظرم امثال این خانم مورستیه خیلی اطراف ما هستند که ما بهشون اجازه بقا میدیم. مردم روستا از هر چیز دیگری در داستان برام جالبتر و البته رقت برانگیزتر بودند. اینکه بدونی یک نفر چه بر سر آرمانهای یک قوم می تونه بیاره و ازش یه اسطوره بسازی تا ازش پول دربیاری چیز جدیدی نیست! داریم. ولی مردم این روستا انگار نمونه تصویری این موضوعند برای زدن اون تلنگره به ما که آهای شما هم ...!؟
از طرفی وقتی چیزی رو قهرمان، اسطوره، فرشته و .... می خوانیم نظر ما می تونه نسبت به همه چیز بر محور اون شخص بچرخه درست و غلطش هم مهم نیست . این دومین اثر هنریه که می بینم مستقیماً به این موضوع اشاره می کنه. کسی اینجا فیلم پرفیوم-عطر-(perfume) رو دیده؟ اگر ندیدید حتما ببینید حتما که میگم یعنی حتماهــــــــــــــا.... پشت آدم می لرزه وقتی بفهمی چطور میشه روحیاتتون، معنویاتتون و افکارتون دستکاری بشه. اینجا هم یک کشیش رو داشتیم که حالا بخاطر ماری مورستیه حاضر به دروغگویی شد. راستش خیلی حرف هست توی این داستان اگر دقیق بخونیدش و یک نکته جالب دیگه رفتار متفاوت بچه ها و بزرگسال ها با ماری هست. این رو با هم مقایسه کنید متوجه منظورم میشید.
ویرایش شده توسط pari san در تاریخ ۲۷/۱۱/۱۳۹۳ ۰۹:۰۴