خانه
17.9K

چند همسری ، ضرورت اجتماعی است

  • ۱۲:۱۲   ۱۳۹۳/۱۱/۹
    avatar
    سه ستاره ⋆⋆⋆|4418 |3052 پست


    خانمهای محترم اصلاً هول نکنین چون این مطلب نظر شخصی یکی از کاربران در شبکه های اجتماعی بوده که در تعدادی از سایتها بازنشر شده و لذا قضاوت در این مورد را به عهده خودتان میگذارم اگر تمایل داشتین که خوشحال میشم نظراتتون را به اشتراک بذارید          

                                                                                                              با تشکر -غریبه




    با سلام



    مسائل شرعی و احکام اسلامی کاملا مقبول عقل سلیم است. قوانین اسلام بر اساس نیازهاى واقعى بشر وضع شده نه تبلیغات ظاهرى، مسئله تعدد زوجات نیز از همین زاویه در اسلام مورد بررسى قرار گرفته است، و آن را در راستای ضرورت‏‌هاى زندگى انسانى قرار داده با وضع قیود و شرائط سنگین. نباید با مطالعات زودگذر و تحت احساسات حساب نشده به مخالفت با قانون اسلامى برخاست. 



    متاسفانه در جامعه ما در این مورد چندهمسری دانش اندکی وجود دارد. حتی مددکاران اجتماعی، روان‌شناسان، روان‌پزشکان و سایر افراد درگیر در حوزه سلامت روان از این مساله دانش اندکی دارند. چه مخالف باشیم و چه موافق، چندهمسری بخشی از فرهنگ این مرز و بوم است. برای داشتن جامعه‌ای با خانواده‌های سالم‌تر، شناخت همه شکل‌های خانواده اعم از تک‌همسری، چندهمسری و ازدواج موقت لازم است. بدون شناخت و با فرو کردن سر در برف، راه به جایی نخواهیم برد. 



    اشاره به این نکته ضروریست که اگر مردی با زنی به غیر از همسر خود رابطه (از نوع عقد موقت یا‌‌ همان صیغه) داشته باشد خیانت محسوب نمی‌شود. مجوز این موضوع در آیات قرآن و روایات اسلامی صادر گردیده. 



    طبق آمار موثق، تعداد دختران مجرد بالای ۳۰ سال، زنان مطلقه و بیوه خیلی بیشتر از پسران مجرد و مردان طلاق و زن مرده می‌باشد. تکلیف این خانم‌ها چیست؟ 



    پیشنهاد حقیر این است که طرح بحث ازدواج مجدد مردان عادی شود، تا یک عصبیت جاهلی نسبت به این موضوع در جامعه پدید نیاید که در پی آن شاهد مشکلات و جرایم غیر اخلاقی از جمله خیانت زنان و قتل همسر و... نباشیم. چه قدر آمار حوادث از این دست از نشریه خودتان در موارد مختلف گزارش گردید. 



    لطفا با توجه به تاریخ اسلام و سیره بزرگان، مطالبی را اشاره کنید. (با توجه به آمار زنان فوق الذکر و شرایط ارتباط آسان در دنیای واقعی و مجازی و... در دنیای امروز.) 



    اینکه حکمت و دلایل این جواز چیست از حوصله بحث خارج است. صرفا اشاره‌ای کوتاه به این موضوع خالی از لطف نیست: 



    اولا در حوادث گوناگون زندگى مردان بیش از زنان در خطر نابودى قرار دارند و در جنگ‌ها و حوادث دیگر قربانیان اصلى را آن‌ها تشکیل می‌دهند. مثلا در تصادفات منجر به فوت بخصوص با موتور از هر ۹ نفر دو نفر خانم. 



    ثانیا عمر زندگى جنسى مردان، از زنان طولانى‏‌تر است.



    ثالثا زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حمل، عملاً ممنوعیت جنسى دارند. 



    رابعا زنانى هستند که همسران خود را به علل گوناگونى از دست می‌دهند و به عنوان همسر اول، مورد توجه مردان قرار نمی‌گیرند. 



    خامسا میل جنسى در مردان به مراتب بیش از زنان است و از جمله مسئله «سرد مزاجى» است در حالى که در مردان، موضوع بر عکس است، و حتى در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده می‌شود که تظاهرات جنسى، معمولا از جنس نر شروع می‌شود. 



    گوستاو لوبون مورخ فرانسوى، در مقایسه قانون تعدد زوجات اسلام با روابط آزاد و نامشروع مردان، با چند زن، در اروپا چنین مى‌‏نویسد: «در غرب هم با وجود اینکه آب و هوا و وضع طبیعت هیچ‌کدام ایجاب چنین رسمى (تعدد زوجات) نمى‏‌کند با این حال وحدت همسر چیزى است که ما آن را فقط در کتاب‏‌هاى قانون مى‏‌بینیم! و الا گمان نمی‌کنم که بشود انکار کرد که در معاشرت واقعى ما اثرى از این رسم نیست! راستى من متحیرم و نمی‌دانم که تعدد زوجات مشروع و محدود شرق، از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد؟ بلکه من می‌گویم که اولى از هر حیث از دومى بهتر و شایسته‏‌تر است» 





    نظر آیت الله مکارم که در ج‏۳، ص: ۲۵۹ و ۲۶۰ تفسیر نمونه: 



    تعادل میان مرد و زن به عللى بهم مى‏خورد ناچاریم یکى از سه راه را انتخاب کنیم: 



    ۱- مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافى تا پایان‏ عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نیازهاى فطرى و خواسته‏‌هاى درونى خود را سرکوب کنند. 



    ۲- مردان فقط داراى یک همسر قانونى باشند ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى که بى‏‌شوهر مانده‌‏اند به شکل معشوقه برقرار سازند. 



    ۳- کسانى که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر «جسمى» و «مالى» و «اخلاقى» مشکلى براى آن‌ها ایجاد نمی‌شود و قدرت بر اجرای عدالت کامل در میان همسران و فرزندان خود دارند به آن‌ها اجازه داده شود که بیش از یک همسر براى خود انتخاب کنند. 



    مسلما غیر از این سه راه، راه دیگرى وجود ندارد. 



    اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت و غرائز و نیازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخیزیم و عواطف و احساسات این‌گونه زنان را نادیده بگیریم، این مبارزه‏‌اى است که پیروزى در آن نیست و به فرض که این طرح عملى شود جنبه‌‏هاى غیر انسانى آن بر هیچ کس مخفى نیست. 



    به تعبیر دیگر مسئله تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول، مورد بررسى قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد و آن‌ها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان می‌کنند کسانى هستند که یک مسئله سه زاویه‏‌اى را تنها از یک زاویه نگاه می‌کنند زیرا مسئله تعدد همسر، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع، در این باره قضاوت کنیم. 



    اگر راه دوم را انتخاب کنیم باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره‏‌بردارى جنسى قرار می‌گیرند نه تامینى دارند و نه آینده‏‌اى، و شخصیت آن‌ها در حقیقت لگدمال شده است و این‌ها امورى نیست که هیچ انسان عاقلى آن را تجویز کند. 



    بنابر این تنها راه سوم باقى می‌ماند که هم به خواسته‌‏هاى فطرى و نیازهاى غریزى زنان پاسخ مثبت می‌دهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانى زندگى این دسته از زنان بر کنار است و جامعه را از گرداب گناه بیرون می‌برد. 



    البته باید توجه داشت که جواز تعدد زوجات با اینکه در بعضى از موارد یک ضرورت اجتماعى است و از احکام مسلم اسلام محسوب مى‏‌شود اما تحصیل شرائط آن در امروز با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است، زیرا زندگى در سابق یک شکل ساده و بسیط داشت و لذا رعایت کامل مساوات بین زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمى‏‌آمد ولى در عصر و زمان ما باید کسانى که می‌خواهند از این قانون استفاده کنند مراقب عدالت همه جانبه باشند و اگر قدرت بر این کار دارند چنین اقدامى بنمایند. اساسا اقدام به این کار نباید از روى هوى و هوس باشد. 



    تمایل پاره‏‌اى از مردان را به تعدد همسر نمی‌توان انکار کرد، این تمایل اگر جنبه هوس داشته باشد قابل ملاحظه نیست اما‌گاه می‌شود که بر اثر عقیم بودن زن، و علاقه شدید مرد به داشتن فرزند، این تمایل را منطقى می‌کند، و یا گاهى بر اثر تمایلات شدید جنسى و عدم توانایى همسر اول براى انجام این خواسته غریزى، مرد، خود را ناچار به ازدواج دوم مى‏‌بیند، حتى اگر از طریق مشروع انجام نشود از طرق نامشروع، اقدام مى‏‌کند در اینگونه موارد نیز نمی‌توان منطقى بودن خواسته مرد را انکار کرد.

    پس آنچه مردان عملی در راستای شرعی انجام دهند واژه خیانت برازنده آن نیست. 


  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان