اختلاف در زمان برگزاری:
هم اکنون در برخی جاها، به جای روز سپندارمذ پنجم از ماه اسفند، روز بیست و نهم بهمن را روز جشن سپندارمذگان میدانند، درباره پرسش به خاطر وجود دوگانگی ها باید گفت که جشن ها و فاصله های میان آنها در نوشته های کهن ایرانی دارای تعریف و اندازه های مشخصی است که به مانند دانه های یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند، تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست همه این رشته خواهد شد.
چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده پس از ۴۰ روز از شب یلدا یا چله، و پس از ۱۰۰ روز از اول آبان قرار دارد، همچنین جشن سده، پیش از ۲۵ روز از جشن اسفندگان است.
این اندازه ها و فاصله های تعریف شده در نوشته ها و ریشه نامه های کهن ایرانی، تنها با گاه شماری ایرانی با ماه های سی و یک روزه(مبدأ هجری خورشیدی کنونی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، همسان است، ولی با کتابچه ای نوساخته که در چند سال گذشته در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، هماهنگی ندارد. چرا که در این کتابچه، فاصله ۱۰۰ روزه از اول آبان تا جشن سده به ۱۰۶ روز، فاصله ۴۰ روزه شب چله(یلدا) تا جشن سده به ۴۶ روز، و فاصله ۲۵ روزه جشن سده تا سپندارمذگان(اسفندگان) به ۱۹ روز رسیده است، این فاصله ها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخ نامه های ایرانی هماهنگی ندارد.
اینها نمونه هایی از آشفتگی هایی است که منتشرکنندگان این کتابچه در ذهن نوجویان ایجاد کرده و نه تنها نظام قانونمند گاهشماری ایرانی را مخدوش کرده اند، بلکه اختلال هایی نیز در تقویم سنتی یزدگردی زرتشتی که در میان بسیاری از زرتشتیان ایران و عموم زرتشتیان هند و جهان رواج دارد، به وجود آورده اند.
قدمت بیست ساله این تقویم، دستکاری های فراوان در گاهشماری ایرانی و زرتشتی، نبود هیچگونه سامانه کبیسه گیری و تعریف مشخص از طول سال، مبدأ سالشماری ساختگی و نیز اختلاف های فراوان با دیگر زرتشتیان جهان باعث شده که زرتشتیان نیز چنین دستکاری هایی در قواعد سنتی و دینی را نادرست شمارند.