کژال :
تابستون رو حدود دو روز کناریکی از خانواده های عشایر چهارمحال گذروندیم. اونجا خبری از تکنولوژی و مد نیست و شاید نتونی تووی روابطشون خیلی ابراز علاقه یا احساسات رو ببینی اما چیزی که بیشتر از همه دیدم حس مسئولیت بود!!! اونجا زن و مرد کنار هم کار میکنن و حتی لحظه ای ندیدم خانم هاشون ابراز خستگی کنن یا لحظه ای به خودشون استراحت بدن!!!
کاملا فرمایشتون صحیحه
والا بعضی خانمهای محترم و عزیز ما صبح تا یازده که خوابن روزی سه چهار ساعت هم که با مامان جون و خاله قزی و دوست جونی هاشون مباحثه تلفنی و ارتباط مجازی دارن دو سه تا فیلم و سریال خارجی داخلی هم بدون از دست دادن قسمت ها و تکرارهاشون دنبال میکنن
بعد با یه غذای درست کردن ماکروفری و چهارتا لباس انداختن تو لباسشویی و چهارتا ظرف تو ظرفشویی و یه جارو برقی ( در هفته ) و ... خلاصه خانه داری با لوازم فول اتومات یا نیمه اتومات و سر جمع ، همه چی ردیف و هلو بیا برو تو گلو
در کنار انتطار خرید چپ و راست طلا و لوازم خونگی و پوشاک فصلی و هزینه های معیشت بالا و آنچنانی و انتظارات بیا منو بکش و چشم هم چشمی های عجیب
علاوه بر ناسازگاری با شوهر و پشت کردن بهش و قهر ناز و قمیش های آنچنانی ،
والا همش هم مریضن یا قلبشون میگیره یا درد کمرشونه یا دست و پاشون یا سرشونه یا دلشون یا گردنشون یا رحمشون یا دندونشونه .... خلاصه جای سالم نذاشتن ، ماهی یه دفترچه بیمه مصرف میکنن
کاش میشد برای اینجور خانمها یه برنامه کار آموزی یک ماهه قبل ازدواج یا بعد اون ، پیش این عشایر عزیز میگذروندن تا حداقل قدر زندگی و شوهراشونو بدونن ایکاش میشد ......................