مهندس غریب :
با سلام
جوابهای جالبی خوندم ولی باید بگم من با نظر مونا و ندا موافقم
حالا
تینا خانم یه سوال از شما دارم .
فرض کنیم جای شما با زن داداشتون و جای همسر شما برادرتون باشه
دوست دارید عروس تازه عقد کردتون با مادر شما در اولین ارتباطات چطور برخورد کنه ؟
نه فقط تو این مسئله ( که به نظر من واقعاً یه مسئله پیش پا افتادست نسبت به مسایل زندگی و بهتره اصلاً فکرتونو مشغولش نکنین ) بلکه تو هر مورد دیگری ، سعی کنید جای نفرات دو طرف معادله رو جابجا کنین و حداقل یه مقایسه کوچیک بکنین ، فکر میکنم تا حدودی کمکتون کنه .
یه جایی خوندم : اگر انسانها در تعاملات و برخوردهای دوطرفه فقط و فقط 50% حق رو به طرف دیگه بدهند هیچ ناراحتی ، مشاجره و جنگ و جدالی بوجود نمیاد
با آرزوی بهترین ها برای شما
موفق باشید
سلام، جناب آقاي مهندس من به نوبه خودم هم زمان هم عروس شدم هم خواهر شوهر و اينقدر هواي عروسمون رو توي اين شرايط دارم كه خودش ميگه خواهرمي نه خواهر شوهر ولي بر عكس خواهر شوهر من اصلا" به اين مسائل كوچيك كه ميتونه ناراحتي بزرگ به وجود بياره توجه نميكنه پس به نظر اينجور مسائل به شخصيت ، شعور و درك آدمها بستگي داره . اين درست بعد از ازدواج ديگه براي همسرتي و خيلي براي كنار هم نشستن وقت داري و اينهم قبول دارم كه بايد احترم رو نگه داشت . من خودم هميشه سعي مي كنم عقب بشينم و مادر شوهرم جلو ولي لون خودش اسرار ميكنه مي گه پيش شوهرت بشين ولي برخي از اين مسائل كوچيك بين عروس و مادر شوهر نشون دهنده يه مشكل عمقي تو اين رابطه هست . يه عروس بايد مادر شوهر ش رو مثل مادر خودش بدون ولي كم هستن همچين مادر شوهر هايي كه عروس رو مثل دختر خودشون بدونن .