تحلیل و بررسی شخصیت گونی (بوگرا گولسوی)
پسر بزرگ خانواده "تکین اوغلو" ، آرام ، صبور ،باهوش و مهربان اما در عین حال مصلحت اندیش تا اندازه ای که پول و مقام او را به مغروری تبدیل می کند که با اندک پیشرفتی خود را در خانواده برتر می بیند.
او که در نانوایی پدرش سامی مسئولیت رساندن سفارش ها به دیگر محل های بازار را داشت با فرصتی طلائی که برایش پیش می آید از قشر متوسط جامعه در قشر غنی و سرمایه دار جامعه نفوذ می کند و با هوش و ذکاوت فردیش و با جلب اعتماد خانواده "سننانر" که از سرمایه داران معروف ترکیه در استانبول هستند برای خودش جا و مکانی باز می کند تا آنجائیکه با دختر آن خانواده ازدواج می کند اما به چند دلیل:
1-برای پول و مقام اجتماعی
2-برای کوچک کردن برادر کوچکش "کوزی" ، تا به این ترتیب هم به مال و اموالی برسد و هم با ازدواج با آن دختر، "جمره" را برای "کوزی" رها کند تا هم از دین 4 سال زندانی که برادرش بجایش رفت خلاص شود و هم با وجود انکار " کوزی" از عشقش به "جمره" او را از این طریق تضعیف و وادار به شکست در برابرش نماید تا نه تنها "گونی" مدیون کوزی باقی نماند بلکه طلبکار او باشد!
3-زندگی اجتماعی این خانواده سنتی همواره مبنی بر مطیع بودن پسران در برابر پدر سالار سامی بیگ بوده است که مخارج زندگیش را از نانوایی که از پدرش به ارث برده بود تأمین میکند ، پس موقعیت کارآفرینی و مختلف بودن با بقیه برای شخصی تحصیلکرده چون گونی با ارزش تلقی می شود.
با برادرش کوزی همواره خوب و صمیمی بوده است اما بعد از شب حادثه همه چیز به یکباره تغییر می کند و دوستی و صمیمیت به دشمنی تبدیل می شود.
تا پایان اپیزود اول سریال مشاهده میشود که خود را برای "کوزی" برادری فداکار ، از خودگذشته و با محبت جلوه می دهد که با اخراج کوزی که سهم بزرگی در پیشرفت بیزینس "ماکارا" در شرکت "سننانر" داشت توجهش از کوزی را سلب کرده و با یکدیگر مشکل پیدا می کنند.
به خاطر حسادت به کوزی می گذارد تا او تاوان همه چیز را بدهد بلکه بدین وسیله خود را به جمره نزدیکتر کرده و دستانش را در دستانش ببیند غافل از اینکه پول و هوس جلوی چشمانش را گرفته!
در ابتدای سریال شخصیت "گونی" جلوه ای مثبت دارد که بیننده را به این فکر وا میدارد که او قهرمان داستان است تا اینکه با شخصیت مرموزش روبرو می شود.