۱۷:۵۳ ۱۳۹۴/۹/۴
دیوانه شدم در طلبت بس که به دیوان،
هی فال زدم، فال زدم، تا تو بیایی!
"حافظ" خبری از تو ندارد که بگوید ،
میترسم از این بی خبری، ماه رهایی!
از من که دچارت شده ام یاد نکردی،
در وقت سفر با غزل تلخ جدایی!
با این همه تنهایی و رسوایی و دوری،
"شاعر" شده ام تا که بگویم که خدایی!
خال لب تو نقطه ی پرگار وجود است،
اصلا تو خودت دایره ی قسمت مایی...