خانه
2.58M

شعر و شیدایی

  • ۲۰:۰۹   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    کفشهایم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم

    مدتی بی بهـــــار طی بکنم دوسه پاییــــز دربــه در بشوم

    خسته ام از تو از خودم از ما، ما ضمیـــر بعیــــد زندگی ام

    دونفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم

    یک نفر در غبـــار سرگردان یک نفــر مثل برگ در طوفان

    می روم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم

    حرفهــــای قشنگ پشت سرم آرزوهـــــای مادر و پدرم

    حیف خیلی از آن شکسته ترم که عصای غم پدر بشوم

    پدرم گفت دوستت دارم پس دعـــا مـــی کنم پدر نشوی

    مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم

    داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است

    نیستـم در حدود حوصله ها پس صلاح است مختصر بشوم

    دورها قبر کوچکی دارم بی اتاق و حیاط خلوت نیست

    گاه گاهی سری بـزن نگذار با تو از این غریبه تر بشوم
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان