خانه
2.56M

شعر و شیدایی

  • ۱۶:۵۳   ۱۳۹۴/۹/۷
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48381 |46689 پست
    غزل چشم

    دو دلم اول خط نام خدا بنویسم
    یا که رندی کنم و نام تو را بنویسم

    همه یک گفتم و دینم همه یکتایی بود
    با کدامین قلم امروز دوتا بنویسم


    ای که با حرف تو هر مسئله ای حل شدنیست
    به خدا خود تو بگو نام که را بنویسم

    صاحب قبله و قبله دو عزیزاند ولی
    خوشتر آن است من از قبله نما بنویسم

    آسمان مثل تو احساس مرا درک نکرد
    باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم

    تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین
    قصه ی درد به امید دوا بنویسم

    قلمم جوهرش از جوش و جراحت باقیست
    پست باشم که پی نان و نوا بنویسم

    بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس
    پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم

    بعد یک عمر ببین دست و دلم می لرزد
    که من و تو به هم آمیزم و ما بنویسم

    من و تو چون تن و جانند مخواه و مگذار
    این دو را باز همین طور جدا بنویسم

    شعر من با تو پر از شادی و شیرین کامیست
    باز حتی اگر از سوگ و عزا بنویسم

    با تو از حرکت دستم برکت می بارد
    فرق هم نیست چه نفرین چه دعا بنویسم

    از نگاهت به رویم پنجره ای را بگشای
    تا درآن منظره ی روح گشا بنویسم

    عشق آن روز که این لوح وقلم دستم داد
    گفت هر شب غزل چشم شما بنویسم

    شاعر: خلیل ذکاوت
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان