هر روز پای سجاده ات اشک می ریختی...
می گفتی، جهان برایم تنگ شده...
می گفتی نفس کشیدن برایم ننگ شده وقتی هر روز در این دنیا #نفس_شیعه را به سادگی می برند...
می گفتی و به خدا #گله می کردی و راه می خواستی...
و راه، نمایان شد...و مسیر، هموار شد...
و تو رفتی تا دشمن نکوبد طبل پیروزی اش را...
تا در نطفه ساقط شود این مسیر شیطانی...
تا جنگ دوباره هم سفره ی ما نشود که میهنمان فاصله ندارد از شر ابلیس!