آب دهانمو قورت دادمو با شک و تردید گفتم : نامزدمو ازم دزدیده بود . نمیدونستم نامزدم عشقم کسی که حاضر بودم جونمو براش بدم به خاطر اون منو ول کرده چطور تونست مهر منو به چشمای روشن اون بفروشه زدم زیر گریه پلیس یه نگاه تحقیر آمیزی بهم کرد و با جذبه ای که منو به وحشت انداخته بود بهم گفت ...