۱۴:۴۹ ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
آهو پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51237 |36302 پست
همینجور که نیشم تا بنا گوش باز شده بود گفتم من؟ نه بابا مگه من مریضم از این کارا بکنم؟ حالا خوب شد موقع فرار از پنجره نپریدی پایین با گفتن این حرف به قهقهه افتادم. یلدا که از عصبانیت صورتش سرخ شده بود گفت : باشه آقای دکتر دارم برات. موقع قهقهه زدن منم میرسه اینو که شنیدم خنده رو لبام ماسید هر وقت این حرفو میزد میفهمیدم که نقشه ی شومی تو سرش داره مثل دفعه قبلی که ...