۱۲:۴۹ ۱۳۹۶/۴/۷
توی ازمیر یه هفته ای بدون اینکه بازی کنم توی کازینوها میچرخیدم. اما بیشتر وقتم رو توی کازینوی معروفی که صاحب ایرانی داشت میگذروندم. تقریبا دیگه سر از کار همه در آورده بودن. حتی شیفت ها و دیلرهای خبره تر و ...
بعد از یه هفته شروع کردم به ارتباط گرفتن. بازی کردم و با دیلرها بعد از بازی سر صحبت رو باز کردم. حتی با گاردها هم گاهی توی تایم استراحت صحبت میکردم. کم کم با چندتاشون موضوع بازی حیاتی که سر راهم بود رو در میون گذاشتم. خیلی صحبت میکردیم و من تاکید میکردم که به غیر از مسئله حیثتی که داریم پول خوبی هم تو کاره.
خلاصه یه روز یه گاردی منو معرفی کرد به حسام. بهش میگفتن کرکس. مشهور بود که برای کسایی که اهل قمار هستن دونه میپاشه و بعد زخمیشون میکنه و وایمیسته تا همه چیشونو از دست بدن. 15 ساله تو این کاره و تا حالا از هیچکس رکب نخورده.
کلی باهاش حرف زدم و گفتم که فقط یه بار میتونم بازی کنم و باید برنده بشم. رقمها بالا بود ولی من چاره ای نداشتم. 200 میلیون. 100 میلیونش رو نقد همونجا میگرفت. 50 میلیون وقتی میرسید تهران و فعالیت ها رو شروع میکرد و 50 میلیون اگه من برنده میشدم.
قبول کردم و بدون هیچ فکری 100 میلیون تومن رو البته به دلار بهش دادم. منو برد توی زیر زمین کازینو و معرفیم کرد به چند نفری و گفت حسابی ریزه کاری ها و تقلب ها و وسایل مربوط به تقلب رو باهام تمرین کنن. کارهایی بهم یاد میدادن. استراتژی های مختلف، حتی وسایل شنود و تماس با بیرون و دوربین مخفی جاسوسی خیلی ظریف و کار باهاشون رو باهام تمرین کردن.
چند روز بعد عازم تهران بودم و از قبل محل و روزی رو برای دیدار با حسام انتخاب کردیم که آخرین هماهنگی ها قبل از شروع مسابقه با افشین انجام بشه ...