خانه
291K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۰۰:۰۱   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    کاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست

    بی آغار، بی پایان

    فصل دوم : طوفانی از غرب - قسمت پانزدهم

    رابرت لیدمن پیام رومل گودریان و پیشنهاد آندریاس را به اطلاع کیموتو رسانده بود. جلسه ای در ریورزلند برگذار شده بود تا در مورد این پیشنهاد و فرستادن مادونا به دزرتلند تا پایان جنگ و برگزاری ازدواج تصمیم بگیرند.

    شاردل نسبت به این پیشنهاد بدبین بود و احساس میکرد که ممکن است گودریان پس از تسلط بر مرزهای اکسیموس پیمانش را کامل اجرا نکند. بنابراین از کیموتو خواست تا راهی را پیشنهاد بدهد که باعث شود رومل گودریان تضمینی مناسب برای این پیشنهادش ارائه کند. همچنین در جلسه ای خصوصی با مادونا تصمیمش را برای فرستادن اون به دزرتلند و ازدواجش با آندریاس را مطرح کرد. مادونا با شنیدن این پیشنهاد احساس ناامیدی زیادی کرد و گفت : اما من حاضر نیستم برای معامله دو کشور ازدواج کنم. حتی اگه قرار باشه با دزرتلندی ها ازدواج کنم، آندریاس انتخاب من نیست. 

    شاردل لبخندی زد و دو بازوی مادونا رو گرفت و گفت : اما این یه ازدواج صرفا سیاسی نیست. درسته که این کار کمک زیادی به مردم و سرزمینت خواهد کرد، اما آندریاس مرد درست و شجاع و خوش فکری هست. این برای تو شروع یک دوران جدید و پر از فرصته. مطمئن باش من هیچوقت تو رو معامله نمیکنم. من اطمینان دارم که این فرصت برای تو باعث پیشرفت و کسب تجربه های منحصر بفرد خواهد بود. ولی شک نکن که بهترین انتخاب پسر ارشد پادشاه هست. این قابل تغییر نیست. این جمله را طوری گفت که بحث همانجا پایان یابد.

    ...

    شارلی درومانیک با پوشش کاملا رسمی دزرتلند وارد مقر فرماندهی شد و درخواست ملاقات با پادشاه اسپروس کرد. اسپروس بلافاصله او را فراخواند و پس از دیدن نگاه و پوشش شارلی کمی موذب و نگران شد. با این حال خودش را حفظ کرد و نسبتا صمیمی از او پذیرایی کرد و صحبت را شروع کرد : همینطور که حتما متوجه شدی، متاسفانه اکسیموس ها کتیبه را از کشور ما خارج کردند.

    شارلی : و این واقعا شرم آوره. شرم آور و ناامید کننده. این کتیبه میتونست تاریخ سیلور پاین رو تغییر بده اما حالا اکسیموس تاریخ ساز خواهد شد. رومل گودریان، پادشاه دزرتلند من رو مامور کرده تا به شما اعلام کنم که ربودن این کتیبه حتی برای اقلیم همسایه هم قابب قبول نیست. البته ما خوشحالیم که گنجینه در اختیار شماست.

    اسپروس : من از رومل گودریان برای این اطلاعات حیاتی و در اختیار داشتن گنجینه واقعا ممنونم. حتما پس از بررسی در مورد نحوه استفاده از گنجینه صحبت خواهیم کرد.

    شارلی : پادشاه گودریان هیچ چشمداشتی در مورد این اطلاعت و گنجینه ندارند. اما ما نمیتونیم اجازه بدیم که چنین کارهایی تبدیل به رویه بشه و بی پاسخ گذاشته بشه. ما باید دست به دست هم بدیم و جلوی این بلند پروازی رو بگیریم.

    اسپروس کمی فکر کرد و سری به نشانه تاسف تکان داد و گفت : متاسفم اما راهی باقی نمانده. باید بخاطر مردمم دست به عمل بزنم.

    ....

    در دیمانیا آخرین تحرکات و تصمیم گیریها انجام شده بود و حالا وقت عمل بود. رومل گودریان به نیکلاس بوردو دستور داده بود تا ارتش را به صورت پراکنده ارسال و در اطراف وگامانس متمرکز کند تا حمله را از آنجا انجام دهند. همچنین یکی از جادوگرها را در اختیار آندریاس قرار داده بود تا وی نیز در کنار نیکلاس بوردو جنگ را رهبری کند. او تصمیم گرفته بود شخصا در جنگ شرکت نکند و دستور ساخت کمپ فرماندهی در پشت جبهه داده بود و از آرتور ساگشتا و مارتین لیدمن خواسته بود تا فعالیت های خود را به آنجا منتقل کنند. همچنین نتوانسته بود برنارد را متقاعد کند که شخصا وارد جنگ نشود و قرار شد برنارد شخصا در کنار فرمانده سواره نظام ارتش فعالیت کند.

    ویرایش شده توسط بهزاد لابی در تاریخ ۱۱/۹/۱۳۹۶   ۰۰:۰۱
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان