خاطره مسابقه:
تصمیم گرفته بودم توی مسابقه شرکت کنم و خیلی هم جدی فعالیت میکردم. امتیاز خوبی هم داشتم ولی بعد از چند روز متوجه تنهایی همسر و فرزندم شدم! من به معنای واقعی در فضای مجازی غرق شده بودم! همسرم دلگیر بود ولی چیزی نمیگفت! نمیتونستم تحمل کنم که همش سرم توی تبلت باشه و همسرم تنها بشینه پای تلویزیون.خلاصه تصمیمم عوض شد. با خودم قرار گذاشتم اوقات تنهایی و بیکاریم رو با زیباکده بگذرونم نه تمام ساعات زندگیم رو. زیباکده رو دوست دارم ولی درکنار خانوادم. 