من یه سوتی باحال یادم اومد.یادم نیست پارسال یا پیرالسال بود که من دستور غذاها و شیرینی های نازنین جون رو اینجا می خوندم و عکس هاشو می دیدم و کلی احساس کدبانویی بهم دست می داد!شب یلدا تصمیم گرفتم خونه ی مامان شوشو اینا از خودم هنرنمایی دربکنم و همه رو سورپرایز کنم! خلاصه به همه خبر دادم که شیرینی نخرید که من مهرنوش خانوم کدبانو می خوام براتون یه چیزی درست کنم که بیا و ببینخلاصه حسابی عکس ها و دستور پخت ها رو نگاه کردم و با توجه به شب یلدا تصمیم گرفتم تارت انار درست کنم، چند تا سوال هم از نازنین جون پرسیدم و وسایلشو لیست کردم و خریدم و خلاصه شروع شد، فعالیت زیاد من به کمک شوشو!در عرض 2 ساعت کل آشپزخونه ی مامان شوشو رو نابود کردیم و همه ی ظرفها رو کثیف کردیم و تارت درست کردیم با این توضیح که بیشکوییتش از هر طرف خرد شد و پنیرش وا رفت و ژله روش هم نگرفت و خلاصه تبدیل شد به سوپ انار و من موندم وسط اونهمه مهمون! و مامان شوشو اصلا ظرفش رو از تو یخچال بیرون نیاورد و بحث رو عوض کرد و مهمونا تا 3 صبح نشستن و همینجوری رفتن نکنه اخلاقیش اینه که با 2 تا عکس جو گیر نشید لطفا!
خیلی بامزه بود، آخه فدات شم چه شیرینی سختی رو هم انتخاب کردی تاررررررررت😨