mona mona :
بزرگترين ترس تان ؟؟ نا امیدی از همه چی، از دست رفتن بدون امکان جبران و تلاش دوباره.
بزرگ ترين قدرتي كه مايل بوديد داشته باشيد؟؟ قدرتی برای عملگرایی هر چه بیشتر
به خاطر چه چيزي به پدر مادرتون مديونيد ؟؟ آماده شدن برای پذیرش مسئولیت ها و مستقل شدن
چه خصلتي در خودتان مي بينيد كه به نظرتون تاسف آور است؟؟ درون حد چیزی ندارم که خودم واقعا تاسف بخورم.
بهترين درسي كه از زندگي گرفتيد ؟؟ مسولیت نزدیک به همه چیزهای هر شخص یا گروهی با خودشونه
شده به كسي بگيد "دوستت دارم" و دوستش نداشته باشيد؟؟ نه، شاید اغراق کرده باشم اما کلا دوست نداشته باشم نه یادم نمیاد.
وقتی میری جلوی آینه اولین فکری که به ذهنت میرسه چیه؟ یکی اینکه این ریش های من چرا اینقدر تند در میاد. این از همه بیشتر.
با كسي كه به شما دورغ ميگه و دوروعه و شما متوجه اين رفتار ميشيد و ايشون به روي خودش نمياره چطور برخورد ميكنيد ؟؟ من معمولا کنترل میکنم، خیلی برام مهم نیست. برای هر آدمی داشتن 3، 4 تا خصلتی که من اصلا دوست ندارم رو معقول میدونم اگه آسیب جدی نزنه. اگه نه حله.
عشق شبيه چيه ؟؟ شبیه تموم شدن امتحان های خرداد، رهایی.
همسر آرمانی تو چجوریه؟ مستقل، خوشفکر، سر حال، ماجراجو و ...
چه زماني بيشتر از هميشه خوشحال بوديد؟؟ دو سه تا دوره بوده هر کدوم حدود یه سال اینا با یه دوست یا گروهی از دوستها یهو خیلی مچ میشدیم خیلی همه چی بی نقص حال میداد.
خود آرمانی تو چجوریه؟ یعنی تو آرزو هات چه جوری هستی ؟ خفن دیگه، همه چی تموم در حد قبله عالم.
من دعوت ميكنم از فاطمه جان و آسمان جان و آهو جان و مامان مانياي عزيز و آقا بهزاد
(دوستان توي طرح سوال براي دعوت شدگانشون آزادن )
