مامان مانیا :
فرک جون ممنون بابت چالش جالبت...
راستش من با شتاختی ک از خودم دارم ب حرات میگم ک فعالیت خیلی گسترده ای در زمیته کودکان بی سرپرستو بیماران خاص مثل سرطان انجام میدم... چون انجام این کارا خیلی برام لذتبخشه شاید, باور نکنی حتی لذتبخش تر از سفر ب کل دنیا... اما صد صد در کنارش بعترین شرایط اقامت و تحصیل و صد البته تفریح رو واسه بچه هام فراهم میکنم... و ی سرمایه گذاری مطمئن برای آیندشون میکنم.. در مورد خودمو حامدم سفر میریم تفریح میکنیم...
خلاصه اینکه عمده ذهن منو همون مسایل کمک کردن و کارای خیریه میگیره...
همیشه یکی از, آرزوهام اینه ک اونقدر پول داشته باشم ک مثلا بتونم ی بیمارستان با تمام تجهیزات پیشرفته واسه افراد فقیری که دچار مریضیه سخت و لاعلاج هستن بزنم...
شاید در این خواسته منم نوعی خودخواهی باشه تا دیگر خواهی چون من از کمک کردن ب دیگران کیف میکنم و یحورایی ی حسی درونم ک نمیدونم اسمش چیه ازین طریق ارضا میشه.
وزیر اعظم؟! اصلا سوال چالش رو خوندی؟!
چالش این بود : "حالا فکر میکنید چقدر این ثروت میتونه شما رو به سمت منفی-از هرنوعش- ببره و به چه نوع صفت منفی گرفتار میشید."
ازون جوابا بودا. که معمولا از هر کی میپرسی بدترین صفتت چیه؟ میگه من زیادی گلم، یا زیادی مهربونم، یا زیادی خوبم و ...