مامان رهام جون :
سلام بچه ها. من خیلی دوست دارم توی داستان نویسی شرکت کنم اما اینکه باید داستان جوری پیش بره که اینجا با هم هماهنگ میکنید ب نظرم جالب نمیاد. باید بزاریم هرکس با تخیل خودش پیش بره و نفر بعدی رو برای نوشتن ادامه ی داستان ب فکر ببره یا اصلا غافل گیر کنه. اینکاری که شما دارید میکنیدنوشتن یه داستان توی دو تا تاپیکه !
نه مامان رهام جون ما این کار و نمیکنیم ما با هم هماهنگ شدیم. ببین چیزایی که مرمری نوشت همش با ایده پردازی خودش بود یا اینکه مثلا فرداد اینا رو بدزدن من از قبل براش برنامه داشتم مهرنوش اول ایده فصل بارندگی رو تو داستان آورد بعد یه پیشنهاد داد در مورد اینکه اینا یه هفته اسیر باشن . وقتی بیای بنویسی دستت میاد. از بیرون خب یه ذره ممکنه اون جوری به نظر برسه ولی بیاااا تو گوووود ببین چقد خوبه. ما الان دقیقا تو نقطه تعادلیم هم ایده پردازی میکنیم هم اینه سعی میکنیم با بقیه هماهنگ باشیم
منتظر حضور گرمت هستیم