خانه
608K

کافه نویسندگان

  • ۱۱:۲۴   ۱۳۹۷/۱۰/۵
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 

    من قسمت دومت رو هم خوندم. هیجان خیلی خوبی داشت ولی مثل اولی واضح نبود و باز من یه قسمتهاییش رو نمی فهمیدم:

    1-تپه ی اول توسط بخش عظیمی از پیاده نظام محافظت می شد پس تنها انتخاب آندریاس

    2-با فرمان لابر صفوف اول که وظیقه نفوذ به دیوار دفاعی پیاده نظام اکسیموس  را داشتند از سواره نظام زره پوش ریورزلند تشکیل شد و دزرلندی ها ماموریت قتل عام و پاکسازی بعد از نفوذ را به عهده گرفته بودند.

    اگه منظورت از تپه اول جاییکه پلین هست پس بهتره بگی تپه کوچکتر جاییکه پلین در آنجا کمین کرده بود، که واضح بشه ولی اگه منظورت چیز دیگه اییه توضیح بده . 

    -

     اینکه با توجه به خردی که از سرجان می شناسیم چطور پیش بینی نکرده بود که وقتی ارتش متحد در این شرایط (که خودش از پیش به عنوان یک تله ایجاد کرده بود) قرار بگیرن به سمت تپه کوچک میرن، این توضیح باید در داستان باشه الان سوال برانگیزه

    -

    سرجان رو به فرماندهان فریاد زد: یک شاهزاده ی کشته شده در خاک دزرتلند 

    اینجا من یاد پایان افتادم برای روشن تر شدن منظور سر جان بهتره بگی یک شاهزاده کشته شده دیگر چون با کشته شدن پلین میشه دو تا مگه منظور دیگه ای داشته باشی که بگو

    -

    چقدر امکان دارد که پیاده نظام دشمن فورا به جنگ اضافه شود؟ دارک اسلو فورا پاسخ داد چنین امکانی وجود ندارد. سرجان فورا اضافه کرد و سواره نظامشان؟ دارک اسلو پاسخ داد حداکثر تا 3 ساعت دیگر در میدان جنگ خواهند بود، چیزی در حدود چهل هزار نفر دیگر! سرجان در حالی که دشنامی حواله ی خودش می کرد پرسید و دیوار دفاعی تپه چقدر می تواند خط را حفظ کند؟ دارک اسلو پاسخ داد: در خوشبینانه ترین حالت کمتر از بیست دقیقه! سرجان: می توانیم پیاده نظام را فورا ارسال کنیم؟ 

    -

    تکرار بیش از حد فورا، یه دونه کافیه

    دوم اینکه اینجا سرجان (باتجربه) از دارک اسلو(جوان) تحلیل می خواد که احتمالش هست... عجیب به نظرم اومد. اگه الان خیلی مضطربه از لیو بپرسه کسی که حداقل یه بار دیگه توی جنگ با دزرتلند بوده باشه.

    نکته دیگه اینجا اینه که درسته که سرجان علاوه بر احساس مسئولیت، علاقه شخصی و خیلی دلایل دیگه نگران پلینه اما هیچ نشانه ای برای خواننده نذاشتی دارک اسلو که برادرشه و خیلی هم به هم نزدیک بودن الان چه احساسی داره یه توضیحی میخواد به نظرم واکنش پیر، شاید اگه خودش میرفت خیلی باورپذیرتر بود نه اینکه سالوادور فقط بره

    -

    در نهایت باید بگم در کل زیبا بود و با اضافه کردن جزییاتی که نوشتم میتونه خیلی قشنگ تر بشه

    زیباکده

    سلام فرک جون، در مورد بعضی از نقدات توضیح می دم و بعضی هاش حق با تو هست، من برای قسمت سوم به بن بست هایی خوردم که باید تغییراتی در قسمت دوم بدم برای همین به زیباکده نامه زدم، اگر ممکنه شما هم نامه بزنید که اجازه ادیت بدن، ممنون.

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان