مهرنوش :
سلام نوشان جون
به نظر من هم شخصیت شارلی دچار تناقض زیادی شده و تا حدودی از دست در رفته
اوایل داستان شخصیت خیلی باهوش و مستقل و تاثیرگذاری داشت و در عین حال برونگرا و اهل ارتباطات بود ولی بعد از ازدواجش با اسپروس یهو خیلی رومانتیک و زن زندگی و منزوی شد و کمتر دیالوگی ازش بجز با اسپروس یادمه
بعدش هم در جریان کودتا خیلی شخصیت ضعیف و غیر منطقی و وابسته ای داشت.
حالا اگر می خوای درستش کنی باید به این طوفان های از دست دادن فرزند و جایگاه ملکه و همینطور دور افتادن از شوهرش اتکا کنی و نشون بدی که این ضربه ها باعث شد که خود واقعیش بیدار بشه و مثل ققنوس از خاکستر بلند بشه یا می تونی براش یک پایان رومانتیک در نظر بگیری و از داستان بره بیرون یا هر چی صلاح می دونی.
خب من تا یه حدودی دستم اومد چی به چیه تا قبل از اینکه شارلی حامله بشه شخصیتش درست بوده انگار. چون اعتراضات نشون میده قسمت عمده تناقضات شخصیتیش مال زمان کودتا و بارداری و به دنیا اومدن ولیعهد و تبعید و ایناست که من این دوران و تعمدا شخصیتشون آسیب پذیر نشون دادم چون واقعا اتفاقات سنگینی ام هست ولی خب انگار زیاده روی کردم و باید نوع تربیت شارلی رو هم در نظر میگرفتم بعد هم که زد و یه تصمیم بچه گانه گرفت که خودشو دستی دستی بدبخت کرد
علی الحال از مجموع نظراتتون به این نتیجه رسیدم که اگه بخوام نشون بدم که شخصیتش داره از بحران خارج میشه و دوباره بلند میشه خیلی خواننده کف نمیکنه از تناقض . یعنی این از خاک برخواستن لطمه ای به داستان نمیزنه