فرک (Ferak) :
بهزاد منم خوندم. هر چی این قسمتت جلوتر رفت هیجان و کششش بیشتر شد. دو بخش آخر عالی بود. من نحوه انتقال مطلب به خواننده در مورد تف
رو دوست داشتم.
شخصیت برنارد رو خیلی قشنگ پروروندی و اینجاها که باید یه حرکاتی بزنه میتونم تجسمش کنم. آفرین کلا شخصیت پردازیت خوبه. اینکه دو تا برادر داشتیم. تفاوتها و شباهت هاشونو تونستی در بیاری بهت تبریک می گم.
یه پیشنهاد هم برات دارم رومل یه کم رفته توی حاشیه و شخصیتش داره فراموشم میشه برای اون هم چالش ها و داستان هایی ایجاد کن تا شخصیتی که براش ساختی یادمون نره...در مورد مارتین و بقیه بچه ها که الان نقش کمتری دارن هم همینطور...
ممنونم فرک
باشه سعیم رو میکنم. باز رومل وقتی آندریاس کشته شد، یه جنگ خیلی مهم رو رهبری کرد و تا حدی به داستان برگشت. اما تو این اوضاع و احوال شلوغ، واقعا نوشتن از پایتخت خیلی مشکله اما همه سعیم رو میکنم.