مهرنوش :سلامآفرین نوشان جون خیلی قشنگ بود من از خوندنش لذت بردم فقط یه چیزی برام سوال شد که چطور افراد داخل قلعه بارادلند از جزییات اتفاقات و عقب نشینی باخبر شدن؟ منظورم بیشتر گلوری هست! اگر یکم توضیح بدی عالی می شهاینجا هم فکر می کنم منظورت بجای بهت ""یه"" بوده که اگر هنوز وقت هست درستش کن:منم بهت قول میدم هیچ دزد دیگه ای نتونه بهت پول سیاه ازت بدزده
آخ جون خوشحالمفکر نمیکردم خبر داشتن از اوضاع بیرون خیلی سخت باشه بالاخره جاسوسها و شایعات یه کارهایی میکنن ولی نباید از جزییات خبر داشته باشن فقط میدونن یه عقب نشینی ای هست ولی کی میرسنش باید مجهول باشه باز اگه اشتباه میکنم بگو چون تا شب وقت اصلاح دارم اون غلط دستوری رو هم درست میکنم الان