۱۱:۱۲ ۱۳۹۵/۱/۳۰
چگونه با همسر ( مرد ) خودخواه و خودرأي خود كنار بيايم ؟
همسري كه حرف حرف اوست در مقابل خواسته هايش نه گفتن گناه است كه اين مسئله بيشتر در مقابل خانواده اش صدق مي كند به عنوان مثال اگر هر روز بخواهد كه به منزل خانواده اش برويم نبايد نه بگويم در هر شرايطي و زماني كه نه مي آورم و مي گويم امروز نه ، اين كلمه ( نه ) مرا به هزار شكل تعبير مي نمايد از جمله تو دوست نداري ، چشم ديدن آنها را نداري ، تو از اول هم همين طور بودي و خيلي چيزهاي ديگر ، كه اين رفتار او باعث دل زدگي من شده و در من ايجاد نفرت كرده و هر چه ادامه مي دهد خودبخود بيشتر ميشود ، درست است كه اين خصوصيات و همچنين خصوصياتي ديگر از جمله توقع بيجا و زياد ، فرق گذاشتن و ... تقريبا" در خانواده او حاكم است و مرا بسيار آزار مي دهد و باعث ناراحتي من از آنها شده ولي من سعي مي كنم فراموش كنم هر چند كه خيلي سخت است و اينها دليل بر نرفتن به منزل آنها و ....نيست مشكل بزرگ من كنار آمدن با همسرم مي باشد .
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي از اينكه با ما تماس گرفتيد و مشكل خودتان را مطرح كردهايد خرسنديم. اميدواريم بتوانيم كمكي در راه، حلمشكلي كه عنوان نمودهايد بنماييم. من ابتداي سخن را با روايتي نوراني و گرانمايه از پيامبر گرامي اسلام آغاز مي نمايم كه فرمود:« سه گروه از زنان هستند كه خداوند عذاب قبر را از آنها برمي دارد و با فاطمه دختر محمد محشور مي گرداند. زناني كه در برابر بد اخلاقي شوهر شكيبايي مي كند».( كتاب تحكيم خانواده روايت 354) تجربه نشان داده است كه زوج هاي جوان در دوران عقد يا آغاز زندگي مشتركشان به خاطر عدم آشنايي با روحيات و اخلاقيات همديگر و اختلاف نظرها و اختلاف سليقهها در مسائل جزئي زندگي دچار تنش ميشوند. كمالخواهي، مطلقنگري و ايدهآل گرايي آنها اگر به همراه حلم و بردباري و سعه صدر نباشد شيريني دوران نامزدي را به تلخي تبديل ميكنند. البته اختلاف و تنش در ابتداي زندگي براي دختر و پسري كه از خانوادههاي مختلف و روحيات متفاوت برخوردارند زياد دور از انتظار نيست و مشكل مهمي نيست به شرطي كه زود حل شود و طولاني يا مكرر نشود. زيرا ازدواج چون نهال نو پايي است كه اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگيريها قرار گيرد. امكان شكسته شدن دارد. پس بايد هوشيار باشند و اجازه ندهند مسائل جزئي و سطحي خللي در زندگي آنها ايجاد كند. اين را بدانيد كه پرخاشگري همسر شما ممكن است علتهاي مختلفي داشته باشد. يكي از اين علل ميتواند مشكلات اقتصادي باشد يا مشكل عاطفي يا مشكلات ديگر. وظيفه شما به عنوان همسر ايشان اين است كه به كمك ايشان برويد و تا جايي كه ممكن است در حل مشكلات، ايشان را ياري كنيد. چرا كه اگر همسر شما غرق در مشكلاتش باشد نهايتا آسيبهاي آن باز به شما برميگردد و اگر ايشان خيالي راحت و آسوده داشته باشند در نتيجه، اين آرامش به شما بازميگردد. پس اين شمائيد كه ميتوانيد با همدلي و ايجاد فضايي آرام و محبتآميز در خانه به كمك ايشان برويد و زندگي خود را از عطر خوشبوي محبت آكنده نماييد. ناراحتي ايشان دليلي بر دوست نداشتن شما نيست ممكن است علتهاي مختلفي داشته باشد كه شما از آن آگاه نيستيد. اگر دقيقتر فكر كنيد خود شما هم ممكن است در طول اين زندگي مشتركتان ناراحتي و پرخاشگري داشتهايد، آيا ناراحتي و پرخاشگري شما به اين دليل بوده كه همسرتان را دوست نداشتهايد؟ مسلما اين طور نبوده، بلكه به خاطر عواملي ديگر بوده است. پس زياد سخت نگيريد و محبت و دوستي را با اين مسائل اشتباه نكنيد. روانشناسان شناختي مي گويند كه بسياري از مشكلات بين زوجين به خاطر سوء فهم ها از رفتار يكديگر است مثلا شوهر بخاطر اينكه اضافه كاريش در اداره قطع شده ناراحت به خانه مي آيد و حتي جواب سلام زنش را نمي دهد و به مستقيم به اتاق خوابش مي رود و زن به جاي اينكه مقداري او را تحمل كند و علت اين امر را از او جويا شود با خود ميگويد حتما زير سرش بلند شده و يا حتما ديگر مرا دوست ندارد و يا حتما مادرش زير پايش نشسته و با اين تحليل در مقابل شوهر خود موضع مي گيرد و شوهر هم كه كلافه است در جواب اين برخورد او برخورد شديد تري مي كند و در نتيجه يك مشكل بزرگ و لاينحل در خانواده درست مي شود كه امكان دارد اين خانواده را تا سراشيب فروپاشي پيش ببرد. اين روانشناسان معتقدند كه مشكلات زناشويي در ابتدا همانند يك گلوله برفي هستند كه با مقداري تحمل و گرمي محبت آب مي شوند. اما اگر حركت كنند در مسير خود تبديل به بهمني ويرانگر مي شوند.
زندگي كردن يك هنر است و اين هنر را بايد به تدريج آموخت و مهارتهاي لازم را بايد از افراد با تجربه ياد گرفت و الا در برخورد با افراد به وِيژه كساني كه در حاشيه زندگي مشترك قرار دارند و گاهي اوقات ممكن است وارد متن زندگي شوند، دچار مشكل ميشويم. در اين ميان هر چه ما كم تجربه و ضعيف باشيم راههاي نفوذ براي ديگران خصوصا خانواده هاي اصلي مانند مادر شوهر، پدر شوهر يا مادر زن و پدر زن و ساير اقوام بيشتر ميشود و چه بسا اين افراد از روي دلسوزي دخالتهايي نيز در زندگي ما بكنند و اين باعث ميشود كه احيانا زندگي ما با مشكل مواجه شود. بنابراين براي پيشگيري از اينگونه مشكلات بايد هنر زندگي كردن را آموخت. بايد نحوه برخورد با همسر، را در مواقع گوناگون ياد گرفت. لازمه اين كار اين است كه ويژگيهاي شخصيتي همسر را بشناسيم همچنان كه بايد اقوام و خويشاوندان همسر را شناخت و نحوه تعامل با آنها را نيز آموخت.
براي حفظ استحكام خانواده و محبت هرچه بيشتر بين شما و همسرتان لازم است نكاتي را بيان كنيم تا انشاءالله با بكارگيري آنها بتوانيد نقشتان را زندگي هر چه بيشتر پُر رنگتر احساس نماييد:
1. به شوهرتان احترام بگذاريد و كم كم او نيز تحت تاثير اين برخورد شما خواهد آموخت كه به شما احترام بگذارد.
حفظ حرمت و شخصيت ما در گرو احترامي است كه به شخصيت ديگران ميگذاريم. رعايت اين مسأله به ويژه از سوي كساني كه با هم انس و الفتي دارند، باعث استحكام دوستي و گرمي روابط آنان ميشود. در اين ميان زن و شوهر به دليل ارتباط بسيار نزديكشان، بيش از همه موظف به پاسداري از شأن و منزلت يكديگر هستند. احترام گذاشتن به همسرتان يكي از مهمترين راههاي ابراز محبت به اوست.
3- به خانواده هاي اصلي خودتان بصورت محترمانه اجازه دخالت در زندگي خود را ندهيد. خانواده همانند ساعت يك سيستم است كه اگر كسي بيرون از آن بخواهد نقشي در آن اعمال كند به هم مي ريزد و كار كرد آن دچار اختلال مي شود. لذا با احترام كامل و بطور غير مستقيم به خانواده هاي اصلي كه پدر و مادر زن و شوهر هستند اجازه دخالت در زندگي خود را ندهيد. مثلا وقتي مادر شوهر به شوهر زنگ مي زند و مي گويد فردا براي نهار به خانه ما بياييد شوهر شما بايد بگويد اجازه بدهيد من از منيژه جان بپرسم كه براي فردا قرار ديگري دارد يا نه، اين برخورد به مادر شوهر مي فهماند كه رابطة زن و شوهري در خانواده شما بسيار محكم است و كم كم ياد مي گيرد كه به خود اجازه ندهد كه در امور شما دخالت نمايد. شما نيز بايد با مادر و پدر خود همين رفتار را داشته باشيد تا سيستم خانواده شما پابرجا باقي بماند. زن و شوهر بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه بله گفتن درجلسه عقد به معني خداحافظي با پدر و مادر و وارد شدن به سيستمي جديد است كه روابط حاكم قبلي بهم ريخته و روابط جديدي بنا مي شود. كه در صورت دخالت خارجي بهم مي ريزد. البته گرفتن مشورت از افراد با تجربه منافاتي با سيستم خانواده ندارد و دخالت محسوب نمي شود.
2. شوهرتان را تحسين كنيد.
به عنوان يك زن، شما آرزو داريد كه مورد عشق و علاقه همسرتان باشيد. در مقابل، شوهر شما هم به عنوان يك مرد آرزو دارد كه شما وي را تحسين كنيد. اين نخستين نياز او در خانه است. او با شما ازدواج كرد چون ميانديشيد شما بهترين همسر دنيا هستيد. او به حمايت و تمجيد شما نياز دارد؛ براي آنكه هميشه با شور و نشاط باشد، وگرنه به خانوادهاش بيرغبت ميشود. از همين حالا تصميم بگيريد كه وجود شوهر را در منزل جدي بگيريد. هنگامي كه صحبت ميكند تحسيناش كنيد. به چيزي كه ميگويد توجه كنيد. اجازه دهيد كه احساس كند شما خيلي به او اهميت ميدهيد. همه مردها صفات قابل تحسيني دارند. همچنين ميتوانيد از هوش و عقل و درايتش، از اخلاق خوبش، از وقتشناس بودنش و... تعريف و تمجيد كنيد.
3. خود را براي شوهرتان بياراييد.
يكي از نيازهاي اساسي شوهر شما اين است كه از نظر جسماني براي او جذاب باشيد. سر و وضع آراسته همان چيزي است كه شوهرتان از شما ميخواهد. او ميخواهد وقتي به خانه ميآيد همسرش با تمام لطافتهاي زنانگي منتظر او باشد. اگر لباس شما بد و كهنه بوده و خسته به نظر برسيد، او را از آمدن به خانه متأسف خواهيد كرد. به خاطر بسپاريد كه مردها طرز تفكري متفاوت از زنان دارند. يك مرد بيش از آن كه به شخصيت زن توجه كند، ابتدا سر وضع ظاهري او را ميبيند. بنابراين، سر و وضع شما پيش از ورود شوهرتان به خانه بايد خيلي مرتب و منظم باشد. طبيعي است كه وقتي هنگام ورود به خانه ميبيند كه از قيافه و ظاهر شما، زيبايي و شادماني ميبارد از بودن در خانه احساس سرزندگي و شادماني ميكند. شوهر شما دوست دارد خود را براي او بياراييد و به خاطر اين كه ميخواهيد او را خوشحال كنيد، شما را دوست خواهد داشت. هنگامي كه نياز او به داشتن يك زن جذاب و زيبا برآورده شد، او نيز سپاسگزار شما خواهد بود و خواستههاي شما را با كمال ميل برآورده خواهد كرد.
4. به شوهرتان توجه كنيد.
مردها مايلند از سوي همسرشان مورد توجه قرار گيرند. آنها را مهمترين شخص زندگي خود بدانند. اگر خستهاند اسباب استراحت آنان را فراهم كنند، اگر گرسنه يا تشنهاند نيازشان را برطرف سازند، و اگر بيمارند، پرستاريشان كنند. گوش دادن به درددل و حرفهاي شوهر، بدون آنكه اظهارنظر يا اندرزي به او داده شود، روشي ساده براي محبت كردن به مرد است. پس
اولاً، هيچگاه غر نزنيد و مطمئن باشيد غر زدن براي چيزهاي بياهميت فقط او را از محيط خانه بيزار ميكند.
ثانياً، هرگز او را با مرد ديگري مقايسه نكنيد. مردهاي ديگر را به رخ شوهرتان نكشيد. اين كار به او احساس ناشايستگي ميدهد و اعتماد به نفس او را ميگيرد. به او اجازه دهيد همان مرد شايستهاي باشد كه هست.
5. به تمايلات جنسي شوهرتان با رغبت پاسخ دهيد.
يكي از راههاي ابراز محبت به مردان از سوي همسرشان اين است كه نيازهاي جنسي آنان را برآورده سازند. تحقيقات نشان ميدهد كه مردان لذتبخشترين لحظههاي زندگي مشترك را اين وقت دانستهاند. اين مسأله به مردان اطمينان ميدهد كه با همسرشان رابطهاي نزديك دارند و خانمشان آنها را دوست دارد؛ البته، مرد نياز دارد كه احساس كند دوستش دارند، نه آنكه تحملش ميكنند. بعضي از زنان عمل آميزش را طوري انجام ميدهند كه گويي دين خود را ميپردازند و يا انجام وظيفه ميكنند. براي اين كه شوهرتان از لحاظ احساسي و عاطفي خودش را وقف شما كند لازم است افزون بر برآوردن نياز جنسي او بداند كه از لحاظ جسمي به وي تمايل داريد. براي بيشتر مردان، روابط جنسي مهمترين گواه آن است كه شما دوستش داريد و نيز تأييد ارزش شخصي وي بهشمار ميآيد. اگر شوهرتان در روابط جنسي احساس رضايت كند، حاضر است كه به نيازهاي عاطفي شما پاسخ گويد.
6. شوهرتان را همانگونه كه هست بپذيريد.
يك مرد نياز دارد همانگونه كه هست، پذيرفته شود، دقيقاً همانطوري كه هست. (با همه عادات خوب يا بدي كه دارد) همسر شما نياز دارد كه احساس كند از اهميت برخوردار است، دوستش داريد و او را ميپذيريد. اگر شما ويژگيهاي فردي او را نپذيريد پس چه كسي بايد پذيراي آنها شود؟ يك زن شايسته، به علايق خاص شوهرش توجه ميكند، خواه اين علاقهها يك غذاي خاص، روابط جنسي، يا كوهنوردي با دوستان باشد. به اين نكته توجه داشته باشيد كه اگر شما بتوانيد قلب همسرتان را تسخير كنيد او نيز محبت خود را از شما دريغ نخواهد كرد و زندگي گرم و با محبتي خواهيد داشت.
و اما در مورد رابطهتان با مادر شوهر و خانواده ايشان يك سري نكات را بيان ميكنيم انشاءالله كه با عمل به آنها زندگي بهتري داشته باشيد.
يكى از راههاي كاهش تنش ميان دو خانواده اين است كه شما با رفتارهاى منطقى و دلسوزانه بدون اين كه در مقابل آنها موضعگيرى كنيد اعتماد آنها را به خود جلب كنيد به گونهاى كه احساس كنند شما فردي امين، راستگو و دلسوز هستيد. بيشتر تنشهاي موجود بين خانوادهها ريشه در عدم اعتماد دارد. يعني شما به مادر شوهر خود اعتماد نداريد و او را غير از مادرتان ميبينيد و او نيز همين طور به شما اعتماد ندارد و شما را همانند دختر خود نميداند. اگر به همديگراعتماد داشته باشيم حرف يكديگر را دخالت تلقي نميكنيم و او را ناصح خيرخواه ميدانيم.
پس در اولين گام بايد اعتماد كرده و زمينه اعتمادسازي را نيز فراهم نمود. در مسير اعتمادسازي بايد ابتدا خودتان به او اعتماد كنيد تا كم كم او نيز اعتماد نماييد و يا در برابر سخنان او واكنش شديد نشان ندهيد و يا به رد و طرد صريح حرفهاي او نپردازيد و.... بعد از اين كه اعتمادسازى كرديد، نوبت مرحله دوم كار ميرسد:
مرحله دوم را ارتباط سازي و حسن تعامل ميناميم. منظور اين است كه هر وقت شما فرصت پيدا كرديد سعى كنيد با بيان اين كه مثلاً فلان فرد از خانواده شوهرم اتفاقا از شما تعريف مىكرد و مىگفت كه: مادر شما يا خواهر شما فرد منظم يا آدم متين و خوبى است و متقابلاً وقتى كه كنار خانواده خودتان قرار گرفتيد مثلاً بگوييد مادر شوهر من و پدر شوهرم شما را آدمهاى با شخصيتى مىدانند و از شما تعريف مىكنند و.... اين نوع رفتارها موجب حس خوشبيني در خانوادهها شده و راه پذيرش حرفهاي منفي را سد ميكند. البته خود ميدانيد كه يكى از جاهايى كه اسلام اجازه داده انسان دروغ بگويد، آن جايي است كه اين عمل موجب اصلاح بين افراد ميشود. اين كار اگر چه با واقعيت همراه نباشد. ولي در زدودن كينهها و برطرف كردن سوء ظن نسبت به يكديگر بسيار موثر است و در تلطيف روابط ميان آنها مىتوانيد مفيد واقع شويد. البته انتظار نداشته باشيد كه با يك بار برخورد اين چنينى، همه خصومتها و سوءظنها برطرف شود. بلكه اين كار نياز به زمان دارد و شما بايد گام به گام و با صبر و حوصله زمينه بدگويى خانوادهها را نسبت به يكديگر و همچنين سوء ظن آنها را نسبت به يكديگر كاهش دهيد. توجه داشته باشيد براى موفقيت در اين كار بايد به هر دو خانواده احترام بگذارد و هيچگونه رفتار پرخاشگرانه نسبت به آنها نداشته باشيد و اشتباهات آنها را به رخ آنها نكشيد.
مرحله سوم تحكيم روابط مثبت است. در صورت موفقيت در مراحل قبل سعى كنيد نقاط مثبت دو خانواده را شناسايى كنيد و آنها را در يك دفترچهاى يادداشت كنيد و هر وقت در كنار يكى از آنها قرار گرفتيد و صحبت طرف مقابل به ميان آمد شما به اين جنبههاى مثبت اشاره كنيد و بگوييد همه آدمها يك ويژگىهاى مثبت دارند و در كنار آن جنبههاى مثبت ممكن است نقايصى نيز داشته باشند ولى ما براى استحكام روابط خودمان با ديگران بايد جنبههاى مثبت آنها را در نظر بگيريم و فقط به جنبههاى منفى نگاه نكنيم.
يكى از مهمترين عوامل سوءظن به ديگران همين منفىنگرى است و بهترين راه براى از بين بردن سوء ظن توجه به جنبههاى مثبت ديگران است و شما مىتوانيد با طرح اين جنبههاى مثبت، نگرش دو خانواده را نسبت به يكديگر عوض كنيد. اگر بتوانيد نگرش منفى آنها تغيير دهيد بزرگترين اقدام براى اصلاح بين دو خانواده انجام دادهايد.
اگر در اين سه مرحله توانستيد موفق شويد نوبت مىرسد به مرحله بعد؛
در اين مرحله مىتوانيد زمينه ميهمانى و ايجاد رابطه مثبت را ميان دو خانواده طراحى كنيد و هر از چند گاهى به مناسبت عيد يا تولد يكى از ائمه زمينه را براى اين كه خانواده شما از خانواده شوهرتان ميهمانى كند فراهم كنيد يا بالعكس مطمئن باشيد. اگر شما بتوانيد اين مراحلى كه بيان شد با صبر و حوصله به خوبى انجام دهيد تا حدود زيادى مىتوانيد سوء ظن و سوء تفاهمهاي موجود را به حداقل برسانيد و روابط ميان آنها را در حد قابل قبولى اصلاح كنيد.
البته به اين نكته بايد توجه داشته باشيد انجام چنين كارى هم صبر و حوصله كافى نياز دارد و هم همكارى خانوادهها را مىطلبد. لذا بايد از شتابزدگى اجتناب كنيد و در صورت امكان اگر افراد ديگرى مىتوانند در اين زمينه با شما همكارى كنند و مورد اطمينان هستند از آنها نيز كمك بگيريد تا بهتر بتوانيد اين مسؤوليت خطير را انجام دهيد به هر ميزانى كه بتوانيد در اين كار موفق شويد ميتوانيد جلوى بدگويى و غيبتها را نيز بگيرد و از اين كه دائما بگوييد غيبت نكن معلوم نيست حرف شما اثر داشته باشد. ولى اگر نگرش آنها را نسبت به يكديگر تغيير دهيد غيبت هم كه نتيجه سوء ظن است از بين مىرود.
در اينجا لازم مي دانيم نكاتي اساسي و راهكارهايي را كه بنظر مفيد ميآيد خدمت شما ارائه كنيم تا انشاءا... بتدريج مهارتها و آگاهيهاي لازم را كسب كنيد و مهار زندگي را به دست گيريد و با بصيرت زندگي خود را به سوي كمال و تعالي سوق دهيد:
1- اهل گذشت باشيد و به حرف ديگران واكنش نشان ندهيد به ويژه واكنش كلامي و سريع.
2- صبر و حوصله را از كف ندهيد و بدانيد صبر و گذشت زمان يكي از راههاي موثر در حل مشكلات است.
3- در برخورد با ديگران سعي كنيد با منطق و قوي برخورد كنيد. در حين حال كه فردي منطقي هستيد سعي كنيد انعطافپذير نيز باشيد.
4- به خويشاوندان همسرتان با احترام و تكريم برخورد كنيد به ويژه احترام مادر شوهر و پدر شوهر را نگه داريد. اين احترام موجب جلب تمايل او و ايجاد بينش مثبت ميشود. لذا با برخوردهاي صميمي اعتماد مادر شوهر و ساير اقوام نزديك شوهر را به خود جلب كنيد.
5- در برخورد با آنها صادق باشيد، ولي در عين حال ساده لوح و سطحي نباشيد. بلكه عقل و منطق را خط كش و معيار برخورد با ديگران قرار دهيد.
6- مسائل زندگي خود را طبقهبندي كنيد و برخي از مسائل كه اشكالي ندارد و آسيبي به زندگي زناشويي شما وارد نميكند با مادر شوهر در ميان بگذاريد يعني در مسائل جزئي و پيش افتاده مخفي كاري نكنيد تا حساسيت او را برانگيزيد و او را كنجكاو كنيد تا بخواهد از همه چيز سر در بياورد.
7- در برخي مسائل زندگي با او مشورت كنيد.
8- همانگونه كه بر خورداري اززندگي سالم اقتضا ميكند بايد شما با شوهرتان همچون دو عاشق و معشوق باشيد مبادا بين شما اختلاف نظر باشد كه اين امر آسيبپذيري شما را افزايش ميدهد. لذا در همه امور با هم به توافق برسيد و سپس تدابير هماهنگ كننده را بكار بگيريد و از تدابير علاجي در برخورد با مادر شوهر حرف بزنيد.
9- با همسرتان هماهنگ شويد و در اوقاتي كه با ايشان تنها هستيد با هم قرار بگذاريد كه چه چيزهايي را به عنوان اسرار زندگي بايد بين خود نگه داريد و در چه اموري حساسيت نشان ندهيد و اگر مادر شوهر نيز كنجكاوي ميكند او را در جريان بگذاريد منظور مان اين است كه اين طور نباشد كه مطالبي را شما از مادر شوهر مخفي كنيد در حالي كه همسرتان آن را براي او بازگو ميكند اين باعث ميشود بين شما و همسرتان هماهنگي نباشد و مرزهاي خصوصي زندگي شما شكسته نشود و از سوي ديگر براي افرادي كه به شما نزديك هستند مثل مادر شوهر يا پدر شوهر سوء تفاهم پيش بيايد و اعتبار شما نزد آنها از بين برود.
10- هيچ گاه نزد شوهرتان از مادر شوهر بدگويي نكنيد. او را تحقير نكنيد، همواره به ايشان احترام بگذاريد و از او تعريف نماييد. اين امر باعث ميشود، ديد مادر شوهرتان نسبت به شما تغيير كرده و از جانب ديگر همسرتان به شما اعتماد كند و در مسائل زندگي با شما هماهنگ گردد. هماهنگي بين زن و شوهر جلوي بسياري از مداخلات بيجاي ديگران را ميگيرد و باعث ميشود آنها حساب كار خودشان را بكنند و به خود حق ندهند كه در زندگي شما دخالت كنند.
11- سوء ظن به مادر شوهر نداشته باشيد (البته در مورد ديگران نيز بايد اينگونه بود) و نگرش مثبتي به ايشان داشته باشيد. مثبتنگري نسبت به او باعث ميشود او نيز متقابلا توجه مثبتي نسبت به شما پيدا كند و شما را دوست بدارد و از دخالتهاي بيجا در زندگي شما اجتناب كند.
اميدواريم كه باتكيه بر خدا و عمل به راهكارهاي ذكر شده و دور انديشي زنانة خود، بتوانيد بر مشكلاتي كه ساية تهديد بر زندگي مشترك شما افكنده است فائق آييد.
مطالعه اين سه كتاب مي تواند ياريگز شما و همسرتان در زندگي زناشويي باشد.
1- كتاب «مديريت روابط زناشويي» كه توسط دكتر يونسي نوشته شده بسيار مفيد است چه آنكه ايشان تجارب باليني بسيار ارزشمندي در امر مناقشات بين زوجي و خانوادگي دارد و از اين تجارب در امر نگارش كتاب فوق كمك گرفته است.
2- كتاب «تحكيم خانواده» كه شامل آيات و روايات بسيار زيبا و كاربردي در مورد تحكيم خانواده است، اين مجموعه توسط آيت الله ري شهري گردآوري شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث و دفتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها آن را به چاپ رسانده است.
3- كتاب «رضايت مندي از زندگي» كه توسط دكتر پسنديده تاليف شده و انتشارات علمي و فرهنگي دارالحديث آن را به چاپ رسانده است.
موفق باشید.