۱۱:۲۴ ۱۳۹۴/۱۲/۶
arninaدو ستاره ⋆⋆|3418 |2289 پست
من یه لیستی داشتم از خواستگارهام . آمار دقیقش دستم نیست . اما از اینکه میدیدم هر جا میرم یه موردی برام پیش میاد خیلی لذت می بردم و مغرور میشدم .
البته علتش هم شاید به خاطر موقعیت خانوادگیم بود . چون پدرو مادرم توی شهرمون تقریبا معروف بودند . از بابت اصالت .
اما وقتی رفتم دانشگاه و از شهرمون دور شدم . خواستگار های خوب داشتم . شاید به خاطر زیبایی نسبی و اینکه خیلی متین بودم .
نهایت اینکه با کسی که دوستش داشتم ازدواج نکردم و با پسر همسایمون مزدوج شدم .
سال 81 در 26 سالگی .